جدیدترین نوشته‌ها

چشم تو خواب می‌رود یا که تو ناز می‌کنی.. نی به خدا که از دغل چشم فراز می‌کنی

چشم ببسته‌ای که تا خواب کنی حریف را. چونک بخفت بر زرش دست دراز می‌کنی. سلسله‌ای گشاده‌ای دام ابد نهاده‌ای. بند کی سخت می‌کنی بند کی باز می‌کنی. عاشق بی‌گناه را بهر ثواب می‌کشی. بر سر گور کشتگان بانگ نماز می‌کنی. گه به مثال ساقیان عقل ز مغز می‌بری. گه به مثال مطربان نغنغه ساز می‌کنی. طبل فراق می‌زنی نای عراق می‌زنی. ...
  • گزارش تخلف

لیلی زیر درخت انار نشست.. درخت انار عاشق شد. گل داد… سرخ سرخ

گل‌ها انار شد… داغ داغ. هر اناری هزار تا دانه داشت. دانه‌ها عاشق بودند. دانه‌ها توی انار جا نمی‌شدند. انار کوچک بود…. دانه‌ها ترکیدند… انار ترک برداشت. خون انار روی دست لیلی چکید. لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید. مجنون به لیلی اش رسید. ...
  • گزارش تخلف

?Andy Dufresne: You know what the Mexicans say about the Pacific. Red: No

▪️رد: نه. Andy Dufresne: They say it has no memory. That’s where I want to live the rest of my life. A warm place with no memory. ▫️اندی: میگن که خاطره‌ای نداره. این جاییه که من می‌خوام بقیه عمرم رو توش زندگی کنم. یه جای گرم، بی هیچ خاطره‌ای …----. ...
  • گزارش تخلف

من دختر شیرین سخن دوره‌ی قاجار. تو پست مدرنی و مضامین دل آزار. من اهل دل و چای هل و لعل نگارم

تو اهل شب و شعر سپید و لب سیگار. من فلسفه‌ی عشقم و اشراقی محضم. تو عقلگرا چون رنه و نیچه و ادگار. من پنجره‌ای رو به غزل … خواجه‌ی شیراز. تو سخت، پر از خشتی و مانند به دیوار. با این همه عاشق شده‌ام دست خودم نیست. من دختر شیرین سخن دوره‌ی قاجار. من دختر شیرین سخن دوره‌ی قاجار-زهرا اقبالی-رضا پیربادیان … کانال دکلمه‌های رضا پیربادیان. ...
  • گزارش تخلف

سر تا پایم را خلاصه کنند. می شوم «مشتی خاک». که ممکن بود «خشتی» باشد در دیوار یک خانه

یا «سنگی» در دامان یک کوه. یا قدری «سنگ ریزه» در انتهای یک اقیانوس. شاید «خاکی» از گلدان‌. یا حتی «غباری» بر پنجره. اما مرا از این میان برگزیدند:. برای «نهایت». برای «شرافت». برای «انسانیت». و پروردگارم بزرگوارانه اجازه‌ام داد برای:. ...
  • گزارش تخلف