دیالوگ های ماندگار ۱۶:۵۹ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ ▫️خیرخواهی این نیست که جلوی سگ گرسنه استخون بندازی، اینه که وقتی به اندازهی یه سگ گرسنه شدی، هر چی داری با اون سگ تقسیم کنی!!
دیالوگ های ماندگار ۱۶:۵۹ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ ▫️خیرخواهی این نیست که جلوی سگ گرسنه استخون بندازی، اینه که وقتی به اندازهی یه سگ گرسنه شدی، هر چی داری با اون سگ تقسیم کنی!!
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۲:۱۹ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ….. ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯿﻮﻓﺘﺪ!.. ﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﻠﺖ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻭ … ﻧﻪ ﺳﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ!. ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ …. ﻣﻦ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﯾﮏﺧﯿﺎﺑﺎﻥ، ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﯿﺐ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ …. ﻭ ﻣﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ!. ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ …. ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ! ﻋﺼﺒﯽ، ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻭ ﯾﺦ! ﯾﺦ ﺗﺮ ﺍﺯﻫﺮﻣﻮﻗﻊ!. ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ …. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۲:۱۳ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ بخوان به نام گل سرخ، در صحاری شب،.. به آشیانۀ خونین دوباره برگردند … بخوان به نام گل سرخ، در رواق سکوت. که موج و اوج طنینش ز دشتها گذرد؛. پیام روشن باران،. زبام نیلی شب،. که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد …. ز خشکسال چه ترسی؟ که سد، بسی بستند:. نه در برابر آب،. که در برابر نور. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۲:۰۸ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ دکلمههای رضا پیربادیان, [۰۴٫۱۱٫۱۵ ۱۵:۳۷]. گرگ هاری شدهام،.. هرزه پوی و دله دو شب درین دشت زمستانزده بی همه چیز. میدوم، برده ز هر باد گرو …چشمهایم چو دو کانون شرار،. صف تاریکی شب را شکند …همه بی رحمی و فرمان فرار …... گرگ هاری شدهام، خون مرا ظلمت زهر. کرده چون شعله چشم تو سیاه. تو چه آسوده و بیباک خرامی به برم!. آه، میترسم، آه!... آه، میترسم از آن لحظه پر لذت و شوق. که تو خود را نگری،. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۰:۳۹ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ ▫️هر آدمی درون خودش دو تا گرگ داره. هر دوشون گرسنه ان. یکی از گرگها خشم و حسد و غروره اون یکی راستی و مهربونیه. اونا هر روز همدیگه رو تیکه پاره میکنن. ولی اینجوری نیست که گرگ بهتر برنده بشه. اونی که بهش غذا میدی برندست …--.
دیالوگ های ماندگار ۰۷:۵۶ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ ▫️بری چیزی که من واسه تو آرزو دارم ,شاید بزرگترین چیزی باشه که یه پدر واسه پسرش بخواد, اینه که یه روز خودت پدر بشی و اونوقت میفهمی که …. چقدر صمیمانه دوست دارم. --.
دیالوگ های ماندگار ۰۷:۱۸ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ نات: به من یه کم وقت بده، میشه یه روز دیگه بمیرم؟. مرگ: امکان نداره، من اجازه ندارم نات: فقط یه روز … یه بیست و چهار ساعت ناقابل. مرگ: به چه دردت میخوره؟. نات: رادیو همین الان اعلام کرد که فردا هوا بارونیه … …
دیالوگ های ماندگار ۰۶:۵۷ ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ : در جایی نوشته که ترس تقریبا به تلخی مرگه. روانشناسش: وقتی اونو نوشته بود هنوز نمرده بود …--
دیالوگ های ماندگار ۱۸:۴۷ ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ ▫️: موقع پیشرفت باید یا آدما خوب رفتار کنی، چون ممکنه موقع پسرفت گذرت بهشون بخوره …--
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۶:۴۳ ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ تکلیف تمام ترانههای من. از همین اول بسمالله بوسه معلوم است. سلام، یعنی خداحافظ! خداحافظ جای خالی بعد از من غریب. خداحافظ سلام آبی امن آسوده. ستارهی از شب گریختهی همروز من،. عزیز هنوز من … خداحافظ! …همین که گفتم!. دیگر به هیچ پرسشی. پاسخ نمیدهم! …هی بیقرار!. نگران کدام اشتباه کوچک بیهوا. ...
دکلمه های رضا پیربادیان ۱۶:۴۰ ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ سه تارم، راست میگوید، کمی ناکوک و بد حالم.. مخالف میزنم، زیرا، مخالف گشته اقبالم دلم میخواهد امشب را در آوایش رها باشم. ولی افسوس دلتنگم، ولی افسوس بی بالم. اسیر اشک نافرمان، اسیر بغض حرمانم. گلو را میفشارد دل، پر از قیلم، پر از قالم. نه آهی و نه سودایی، نه شوری و نه غوغایی. دل آرایی ندارم تا که پرسد حال و احوالم. به دامان تو افتادم ولی دامن کشی کردی. خدایا عاشقی کن تا …بفهمی از چه مینالم. سه تارم، راست میگوید- محسن مهرپرور-دکلمه رضا پیربادیان … کانال دکلمههای رضا پیربادیان. ...
دیالوگ های ماندگار ۱۵:۲۱ ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ ▫️شما خرت و پرت نمیخرید چون به آن نیاز دارید …. شما میخرید تا «خوشبختی» را احساس کنید ولی خوشبختی چیه؟ فقط یک «لحظه» است قبل از این که بیشتر بخواهید … …. ---.
دیالوگ های ماندگار ۱۱:۱۰ ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ ▫️بیمار: میدونی کی تو دریا غرق میشه؟. ▪️دکتر: معلومه اون که شنا بلد نیست ▫️بیمار: برعکس اونی که شنا بلده غرق میشه، اونی که شنا بلد نیست تو دریا نمیره …. --.