🔅خوش بینی یا بدبینی؟.. 🖊مصطفی

🔅خوش بینی یا بدبینی؟

🖊مصطفی #ملکیان

📍سوال: شما در بحث خوش بینی و بدبینی به هستی، این تعریف را اقامه کردید که خوش بینی، حالت کسی است که معتقد است روی هم رفته خیرهای هستی بر شرور آن می چربد و بدبينى، حالت کسی است که معتقد است روی هم رفته شرور عالم بر خیرهایش می چربد.

با این تعریف آیا می توان در نهایت گفت که خوش بینی بیشتر مطابقت با واقع دارد یا بدبینی؟ یعنی در مقام حقیقت طلبی کدام موضع تقرب بیشتری به حقیقت دارد؟

🔆پاسخ:
🔹من فکر می‎کنم خیلی به دیدگاه آدم بستگی دارد و من نمی‎توانم دیدگاه واحدی را بگویم. من می‎گویم که:

1⃣ اولاً آیا جهان است که به ما درد و رنج می‎دهد یا تلقی از ما جهان است که به ما درد و رنج می‎دهد؟ این یک بحث فلسفی بسیار جدی‎ای است. آیا جهان به حسام شوشتری درد و رنج وارد می‎کند یا اینکه جهان معصوم است و تلقی حسام شوشتری از جهان است که به جهان درد و رنج وارد می‎کند؟

2⃣ثانیاً اینکه آیا شما به لذت‎گرایی سنجیده قائل هستم یا به لذت‎گرایی افسارگسیخته؟ اگر به لذت‎گرایی سنجیده قائل باشید، خیلی از درد و رنج‎ها چون مقدمه‎ی بسیاری از لذت‎ها است از آن‎ها انتزاع شر نمی‎شود اما اگر به لذت‎گرایی آنی قائل باشید، آن وقت هر درد و رنجی شر تلقی می‎شود و آن وقت در محاسبه لحاظ می‎شود که بالاخره شرور بیشتر هستند یا نیکی‎ها.
فرض کنید من به اپیکور قائل باشم و معتقد باشم که اکنون من درد و رنجی را می‎پذیرم به خاطر آنکه دو سال دیگر لذت بزرگی عایدم می‎شود؛ خب در اینجا این درد و رنج‎ها را من شر تلقی نمی‎کنم اما اگر مثل آنتیستِنِس باشم و بگویم که اصلاً آینده مهم نیست؛ زندگی خوش، زندگی‎ای است که هر آنِ آن بدون درد و رنج باشد، خب در اینجا هر درد و رنجی طبیعتاً شر تلقی می‎شود.

3⃣ ثالثاً چقدر اینکه انسان چقدر به جبر یا اختیار قائل است؟ این هم که چقدر ما جهان را پر از شر و یا کمتر از شر ببینیم، تأثیر دارد. شما اگر انسان‎ها را مجبور ببینید درد و رنج را در جهان می‎بینید اما شر را در جهان نمی‎بینید. کما اینکه آتش دست شما را می‎سوزاند اما شری در کار نیست چون برای آتش اراده‎ای قائل نیستید. هر چه انسان‎ها را مختارتر ببینید آن وقت درد و رنج‎هایی را که به شما می‎رسد، به شر تلقی می‎کنید.

4⃣ رابعاً اینکه آیا ما در این جهان آمده‎ایم که بدون انانیت زندگی کنیم یا اینکه جهان با همین انانیت ما باید به ما درد و رنجی وارد نکند؟
اگر کسی بگوید که این جهان، جهانی است که درد و رنج هایش به خاطر آن است که نتوانسته‎ایم انانیت خودمان را از بین ببریم اما اگر گفته شد که بنا نیست که ما نفی انانیت کنیم و جهان خوب جهانی است که در همین جهان هم آدم‎های انانیت‎دار هم درد و رنج نبرند، جهان را پر درد و رنج‎تر خواهیم دید. این همان دیدگاهی است که امروزه جان هیک از آن به این تعبیر می‎کند که آیا جهان، زایشگاه روح آدمی است یا آسایشگاه جسم آدمی است؟ اگر بناست که جهان آسایشگاه جسم آدمی باشد که باید بگوییم که جهان، بسیار جهان پر شری است اما اگر بناست که جهان زایشگاه روح آدمی باشد و آن وقت می‎بینید که بسیاری از درد و رنج‎ها خیر هستند چرا که به زایمان روح تو کمک می‎کنند.

5⃣ خامساً اینکه آیا آن امیالی که در ما پدید می‎آید، مقصرشان را هستی می‎دانیم یا خودمان؟ مثلاً شما میل به علم دارید و میل به ثروت هم دارید ولی این دو باهم قابل ارضاء نیست. آیا در اینجا که فرضاً دو میل متعارض دارید، مقصر خودتان هستید یا هستی؟ اگر مقصر را هستی بدانید، در آن صورت شر جهان را بسیار زیاد می‎بینید؛ چون ما خیلی از این امیال متعارض در درونمان داریم ولی اگر بگویید تقصیر خود من است که نتوانستم فیلترینگی برای امیال خودم بگذارم و امیال متعارض را همگی با هم عمل نکنم، در اینجا خودتان را مقصر می‎دانید و درد و رنج جهان را شر انتزاع نمی‎کنید.

🔹در اینکه بالاخره روی هم رفته شر جهان بیشتر است یا خیر جهان، خیلی از مسائل فلسفی را باید وا رسید و از این نظر جواب واحدی نمی توان داد.

🔰گفتگوی شفاهی حسام شوشتری

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology