✅ حاکمیت «عقلانیت هراس» در ایران!.. ✍ مهران صولتی

✅ حاکمیت "عقلانیت هراس" در ایران!

✍ مهران صولتی

🔷 در روزهای اخیر رویدادهایی را شاهد بوده ایم که فهم عقلانیتی که بتواند چرایی آنها را توضیح دهد بیش از پیش دشوار ساخته است! زمزمه مسدود شدن تلگرام، بازداشت محمدرضا جلایی پور و در نهایت برخورد خشن گشت ارشاد با یک دختر معترض به حجاب اجباری، تنها برخی از این اتفاقات محسوب می شوند. فیلتر کردن تلگرام با هدف هدایت اجباری کاربران به سوی پیام رسان های داخلی فارغ از اینکه در عمل ممکن باشد یا خیر، نماد بارزی از شکست اخلاقی برای حکومت محسوب می شود! همچنین هرکس که محمدرضا جلایی پور را بشناسد متحیر می شود که بازداشت او از چه منطقی پیروی می کند! فردی که نقش بارزی در افزایش مشارکت مردم در انتخابات مختلف داشته و در روزگار حاکمیت ناامیدی، مردم را به امید اجتماعی فرامی خواند. از سوی دیگر برخورد خشونت آمیز ماموران امنیت اخلاقی پایتخت با دختری معترض و بازتاب جهانی آن، برای چندمین بار این پرسش را برای جامعه مطرح ساخته است که واقعا هدف از اجرای این طرح چیست؟ حتی اگر حاکمیت به دنبال کنترل جامعه است در عمل با ناراضی ساختن مردم موجب تکثیر کانون های مقاومت در مقابل خود می شود! این یعنی قرار دادن حکومت در برابر جامعه که می تواند به افزایش نارضایتی و بی اعتمادی در دو طرف بینجامد! به نظر می رسد در همه این موارد حاکمیت" عقلانیت هراس" می تواند تبیین کننده باشد؛ تلگرام با فراگیری وسیع خود توانسته همه رازهای مگو و زوایای پنهان سیاسی- اقتصادی جامعه را بر آفتاب افکنده و نقش مهمی در ایجاد شفافیت فضای سیاسی کشور ایفا نماید. مضافا اینکه به دلیل بی اعتباری رسانه ملی تلگرام اکنون می تواند از ظرفیت موج آفرینی در جامعه برخوردار باشد! بر اساس" منطق هراس" جلایی پور اینک به عنوان نمادی از امیدسازی و موج آفرینی تلقی می شود! حال که با مصلحت جویی های روحانی بخشی از امیدهای ملی به بهبود اوضاع رهسپار دیار عدم شده اند، جوانانی از این دست می توانند در احیای امید دوباره به سنت اصلاح طلبی این سرزمین همچنان نقش آفرین باشند. مضافا اینکه اکنون به کشور باز گشته و از ارتباطات اجتماعی بیشتری هم برخوردار شده اند. از سوی دیگر پدیده دختران خیابان انقلاب نشان داد که اگر اندکی تسامح در مقابل آن صورت می گرفت جامعه می توانست شاهد موج فراگیری از اعتراض به حجاب اجباری باشد! بنابراین در همه این موارد از آنجا که نظم سیاسی نمی تواند همراه با تحولات جامعه پیشرفت کند می کوشد جامعه را تا مرزهای خود عقب بکشاند، حتی اگر این اقدام ریسک های بالایی مانند نارضایتی و ناآرامی های عمومی را به همراه داشته باشد! حاکمیت" عقلانیت هراس" اگر چه می تواند به طور موقت جامعه را آرام کرده و بر روی بحران های متعدد آن سرپوش بگذارد ولی از آنجا که موجب پنهان شدن مناسبات و واقعیت های جامعه می شود اقدامی فریبنده خواهد بود! همچنین این منطق با ایجاد نارضایتی و ناامیدی در شهروندان از طریق خارج کردن آنها از مدار مشارکت در تصمیم گیری های اجتماعی به تشدید بحران های موجود کمک می کند. متاسفانه اکنون به نظر می رسد با هم افزایی بحران ها به مرحله ای رسیده ایم که خروج از آن صرفا نیازمند انجام اصلاحات بنیادینی است که معطوف به وجود هماهنگی قابل توجه در ساختار سیاسی و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جامعه باشد! در فقدان چنین شرایطی حاکمیت "عقلانیت هراس" می تواند تا مرزهای فروپاشی اجتماعی هم پیش رود!

#فروپاشی_اجتماعی

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology