✅ درسهایی از نهج البلاغه. ✍🏻 سیدجواد - جامعه‌شناس

✅ درسهایی از نهج البلاغه
نقدی بر نگاه سید جواد طباطبایی درباره آیت الله منتظری و شارحین نهج البلاغه
✍🏻 سیدجواد #میری - جامعه‌شناس

از زمانی که سید رضی در سال ۴۰۰ هجری قمری نهج البلاغه را جمع و تدوین کرد بیش از ۱۰ قرن میگذرد و در گذر این زمان طولانی بسیاری از اندیشمندان بر نهج البلاغه حاشیه و تفسیر نوشته اند. برخی از محمد بن الوبری و بعضی از سید فضل الله راوندی به عنوان اولین شارح سخنان مولای متقیان یاد کرده اند ولی در دوران معاصر شاید بتوان از سه پارادایم که در رویکردهای سه متفکر شیعی ایرانی- که از سه حوزه مهم تفکر در ایران یعنی تبریز و اصفهان و خراسان- متبلور گردید یاد کرد: علامه محمد تقی جعفری و آیت الله حسینعلی منتظری و استاد مرتضی مطهری. نگاه علامه جعفری مبتنی بر ایده فرهنگ مشترک بشری بود و از این منظر به تفسیر نهج البلاغه پرداخت. نگاه آیت الله منتظری در مجموعه درسهایی از نهج البلاغه مبتنی بر نگاه فلاح انسان در جامعه -نه به دور از جامعه- است. نگاه استاد مطهری در تفسیرش بر بخشهایی از نهج البلاغه مبتنی بر ایده شکوفایی استعدادهای درونی انسان با الهام از الگوهای شکوفا است. اما برخی میگویند
"درسهای نهج البلاغه آقای منتظری را ببینید، در چارچوب سنت صحبت نمیکند، بلکه در چارچوب ایدیولوژهای جدید صحبت میکند یعنی نهج البلاغه را با ایدیولوژی تفسیر میکند ..." (طباطبایی به نقل از کانال سید جواد طباطبایی). به نظر میآید در این شیوه از نگاه سنت یک موم مقدس است که باید در جامه ماضی پیچیده گردد تا باستانشناسان آنرا بیابند و سپس در موزه ها به نمایش بگذارند و آنگاه سنت تداوم پیدا خواهد کرد. در پس این نگاه این غفلت خانه کرده است که درنمیآبد که سنت جدای از تکاپوی زندگی انسان دیگر ربطی با دین ندارد بل نسبتی با موزه دارد که اشیاء را در وضعیتی کرونولوژیکال طبقه بندی میکنند. نگاه آیت الله منتظری و دیگر شارحین معاصر به نهج البلاغه مبتنی بر مفهوم "اجتهاد" است که نسبت وثیقی با فهم تحولات عصری و تحول فهم نصی دارد ولی هنگامیکه سنت را در دایره ایدیولوژی اورینتالیستی فهم نماییم، آنگاه اجتهادات منتظری و جعفری و مطهری را تقلیل به تفاسیر ایدیولوژیک میدهیم.

#دین
#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ