🔸 پدیده‌ی وارونگی دین. 🖋 علی زمانیان

🔸 پدیده‌ی وارونگی دین
🖋 علی زمانیان

دین، تا پیش از انقلاب، کارکردی انسجام‌بخش میان انقلابیون داشت، اما پس از انقلاب، نقش و کارکردش وارونه شد. آن نقش انسجام‌بخش و کارکرد وحدت‌بخش را از دست داد و به تفرقه و گسست‌ پی‌درپی در نیروهای انقلاب به صورت خاص و در جامعه به نحو عام تبدیل گردید. وارونگی کارکرد دین به گسترش دشمنی و تخاصم میان افرادی منجر شد که پیش از آن، در کنار یکدیگر و در یک جبهه قرار داشتند. تا جایی که رو در روی یک‌دیگر ایستادند و حتی در حد توان به حذف دیگری، از صحنه‌ی سیاست و قدرت کوشیدند. این فقط نیروهای انقلاب نبود که از پدیده‌ی وارونگی آسیب دیدند بلکه با گسترش "غیرسازی"، جامعه رو به سستی نهاد.

تا پیش از انقلاب، کم و بیش افراد مذهبی و افراد غیر مذهبی، متشرع و غیرمتشرع، محجبه و غیر محجبه کنار یکدیگر با یک هدف قرار داشتند. گویی نوعی رواداری دینی و تساهل اجتماعی شکل گرفته بود و ساحت جامعه رو به سوی تکثر و تعدد سلایق و شیوه‌ها و سبک‌های زندگی باز بود. اما پس از پیروزی انقلاب، آن پنجره‌ی روشن تسامح و افق امیدوارکننده‌ی رواداری بسته شد و به جای آن، دوگانه‌سازی‌ها شروع شد و افراد از یک‌دیگر فاصله گرفتند. رودرروی یک‌دیگر ایستادند و هم‌دیگر را حذف کردند.

✅ مساجد که محل و ایستگاه وحدت میان نیروها بود از درون شقه شقه شد و کسانی را به انواع بهانه‌ها از مساجد بیرون راندند. مسجد، زیر تسلط قدرت حاکم رفت و اجازه‌ی حضور و فعالیت سایر روایت‌ها و قرائت‌های دینی را از کسانی سلب کرد که تا پیش از این در کنار هم بودند. قرائت رسمی و دولتی دین، تنها حقیقت ممکن معرفی شد و سایر اشکال دین‌ورزی و یا اندیشه‌ی دینی به عنوان انحراف از معیار معرفی گردید. انحرافی که باید محدود و ممنوع شود و شد. پس از چندی ملاحظه می‌کنیم که همگی از دین می‌گویند اما چنان گسست و فاصله‌ای ایجاد شده است که صدای‌شان به هم نمی‌رسد. دشمنی و نفرت آغاز شده بود و چون سیل، بنیان‌ها را خراب می‌کرد. دشمنی به جای دوستی، نامهربانی به جای شفقت و کین‌ورزی به جای برادری نشست. ندای "توحید اجتماعی" خاموش گردید و از مناره‌ها و نمازها صدای مرگ بر این و آن زبانه می‌کشید.

از دل جریان"دگر‌سازی"، انواع دوگانه‌های مسئله‌ساز و مخرب رشد کرد. جریان "دگر‌ساز"، با خلق و گسترش اصنافی از دوگانه‌های مسئله‌خیز، عملا به انشقاق و بدبینی و نفرت اجتماعی مجال داد تا افراد را پراکنده سازد. صاحبان قرائت رسمی از دین، می‌خواستند تنها بازیگر شهر شوند، از این رو روشنفکران دینی را در انواعی از تنگناها افکندند. محدودشان کردند. فرصت حضور در جامعه و مجامع را از آنان ستاندند. عموما از تدریس و فعالیت اجتماعی محروم و ممنوع‌شان کردند.
انسجام و وحدت نیروها دچار فرسایش و فرسودگی شد. هم‌چون پیکری که مثله می‌شد و هر قطعه‌ی آن نیز تجزیه می‌گردید.

✔️ و اما دستگاه رسمی، هنوز دست از خلق دگرسازی‌های جدید برنداشته است. دستگاه "غیریت‌ساز"، با ترویج عدم رواداری دینی، مسیر صلح و همنشینی نگرش‌ها را بسیار محدود ساخته است. و به جای آن، علف‌هرزهای نفرت و کین‌توزی است که از بن هر خاری بیرون می زند و پای جامعه را مجروح می‌سازد.

💡#رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology