شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅ فضیلتی به نام «دگرپذیری».. ✍🏻فردین علیخواه (جامعه شناس)
✅ فضیلتی به نام "دگرپذیری"
✍🏻فردین علیخواه(جامعه شناس)
📍یکی از دختران دانشجو به اتاقم میآید تا با من صحبت کند. او از پوشش چادر استفاده میکند و آنطور که بعداً برایم توضیح میدهد نگاهی دینی-زیبائی شناختی به چادر دارد. معمولاً ترجیح میدهد که کیف، روسری و سرآستین مانتواش باهم ست باشند. در کل زیبا جلوه کردن آنچه میپوشد برایش مهم است. چادر باعث نشده است تا نیازش به زیبایی را سرکوب کند.
سر صحبت را باز میکند. « استاد، شما یکی از اساتید محبوب دانشکده هستید و دانشجویان رشتههای مختلف به حرفهای شما گوش میدهند. بعد از آن کلیپ گشت ارشاد؛ دانشجویان با خشم و نفرت به افرادی مانند من نگاه میکنند. فضای کلاسها برایمان سنگین شده است و تصور میکنند که چون ما این حجاب را داریم حتماً با گشت ارشاد و کارهایش موافق هستیم. از شما خواهش میکنم در کلاسهایتان اشاره کنید که این منصفانه نیست. تذکر بدهید که هر کس این حجاب را دارد لزوماً با گشت ارشاد موافق نیست. ما هم ناراضی هستیم ولی چه میتوانیم بکنیم. از بچهها بخواهید ناراحتیشان را سر ما خالی نکنند و ....» و به صحبتهایش ادامه میدهد.
این دسته از دانشجویان برایم بسیار قابلاحتراماند. اینان کسانی هستند که حجاب را انتخاب کردهاند و به آن افتخار میکنند ولی بههیچوجه نگاه تحقیرآمیز یا توهینآمیز به دیگرانی ندارند که پوششی متفاوت با آنان دارند. آنان جامعه را جمع تفاوتها میدانند. حجاب را موضوعی معنوی تلقی میکنند که ممکن است در سیر و سلوکی فردی، گرایش به آن ایجاد شود یا نشود. من این وضعیت را نوعی تعالی فکری میدانم چون اینان بهراحتی به این درجه از معرفت نرسیدهاند. آنان شبها بیدار ماندهاند و کتاب خواندهاند، فیلم دیدهاند، با اغیار دوست شدهاند و با آنان حرف زدهاند، با حلقههای مختلف فکری نشستهاند و بحث کردهاند. اینان همان نسل « تری این وان» 3 in 1 هستند که در یکی از مطالبم به آن پرداختم. اینان « فضیلتی به نام دگرپذیری» (و نه رذیلتی به نام دگر زنی) دارند که آنان را متمایز میکند.
این دانشجو نکته قابلتأملی گفت و لازم است بهجای کلاسهای دانشگاه، خواسته او را در تریبونی وسیعتر نظیر کانال منتشر کنم. دوستان عزیز. شاید بخش تندرو کشور به دنبال آن است که ما به جان هم بیفتیم. به دنبال آن است که مردم دو دسته شوند و هرکدام روی اعصاب آنیکی برود و زندگی را بر دیگری تلخ و غیرقابلتحمل کند. شاید به دنبال آن است که شکافهای اجتماعی موجود در کشور پررنگ شوند و کشور مدام صحنه کشمکش گروههای مختلفی باشد که سبکهای زندگی متفاوتی دارند. این به آنیکی فحش و بدوبیراه بدهد و آنیکی به اینیکی. این از آنیکی فیلم بگیرد و در شبکههای اجتماعی منتشر کند و آنیکی از اینیکی. درواقع کشور تبدیل به رینگ بوکس شود و هرکدام به دنبال فرصت مناسب برای کوبیدن مشت بر صورت دیگری باشد. اجازه ندهیم ما را به این سمت هدایت کنند. آن تعالی فکری و نتیجهاش یعنی دگرپذیری نیاز امروز جامعه ماست. بردباری و مدارا نسبت به آدمهای متفاوت را نوعی تعالی فکری میدانم که بهراحتی به دست نمیآید.
آنطور که دانشجویان محجبهام میگویند بسیاری از آنان به دلیل نگاه توهینآمیز سایر « دختران متفاوت پوش» در سطح شهر، از حضور در شهر احساس خوبی ندارند. « دختران متفاوت پوش» هم میگویند که به دلیل حضور گشتهای ارشاد در خیابانها احساس خوبی از حضور در شهر ندارند. نتیجه درهرصورت یکی است. هر دو گروه احساس ناخوشایندی دارند. بهراستی سیاستهای غلط فرهنگی درنهایت به نفع چه کسی است؟
سخن پایانی: چقدر تلخ است که به شرایطی رسیدهایم که همهچیز با دخالت پلیس پیش میرود.
#جامعه
🌐شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_sociology