‌ادامه از 👆👆👆

‌ادامه از 👆👆👆
به گمان من چهره‌ی مغموم و مجروح افغانستان می‌تواند پس از تحمل چندین دهه خشم و خشونت و درد، شکفته شود و رو به سوی شادی آورد و بخشی از دردهای خاورمیانه را التیام بخشد. ره‌بران و شخصیت‌های سیاسی افغانستانی باید دست از تعصّبات قومی و قبیله‌ای بردارند و به پیوندهای ملّی برای آینده‌ی افغانستان بیندیشند. می‌بایست سیاست‌های قومی و منطقه‌ای خود را با سیاست‌های عام و ملّی هم‌ساز کنند.
سیاست‌مدارن و روشن‌فکران افغانستانی باید اوّل به افغانستان بیندیشند و سپس به قوم و قبیله. روشن‌فکران -اعم از دینی یا غیردینی- نیز می‌بایست بر سر ارزش‌های عام و ملّی به توافق برسند و انبوهی از اندیشه‌های عام‌گرایانه و دموکراتیک تولید کنند و نسل‌هایی با اندیشه‌های ملّی‌گرایانه و اصلاح‌طلبانه بپرورند. روشن‌فکران در افغانستان باید قربانی بدهند تا مردم کم‌تر قربانی شوند و آینده‌ی افغانستان از این سرنوشت اینک شوم و سیاه، آزاد شود و روشنایی و صلح به افغانستان برگردد. البتّه،‌ سخن گفتن در این مورد آسان است. کاش مادر افغانستان باز هم چندین سیدجمال‌الدین افغانی بزاید. افغانستان برای ساختن آینده‌اش و درمان دردها و جراحات‌اش به معلمان و روحانیانی اصلاح‌طلب و ملّی‌گرا نیاز دارد. نسل‌هایی جدید باید پرورش یابند که فراتر از قوم و قبیله و سنّت‌ بیندیشند.

حسن محدّثی گیلوایی / 12 خرداد 1396


🌐جامعه‌شناسی علامه