🔅الیناسیون وهویت انسانی.. 🖊شیرین پوری

🔅الیناسیون وهویت انسانی

🖊شیرین #ولی پوری

📍ازخودبیگانگی یاالیناسیون(Alienation) واژه‌ای است درلغت به‌معنای ازدست دادن ياقطع ارتباط باچیزی واز ریشه ی «الینه»،به معنای حلول جن درانسان است.مجنون،به معنای جن زده(عربی)،ودیوانه،دیو زده(فارسی) و «الینه»،جن زده(اروپایی)،همه به یک معنااست.مورداستعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی ازیک شخص وانتقال آن به شخصی دیگر.اماباگذشت زمان،این مفهوم آن قدرتوسعه پیدا کرده،که درجامعه شناسی،روان شناسی،فلسفه وحتی روانپزشکی کاربرددارد.
الیناسیون ازنظرمعنی لغوی این اصل راطرح می کندکه درشرایطی،انسان به گونه ای می شود،که«خود»راگم می کند؛شخصیت وهویت واقعی وطبیعی خودرانمی شناسد؛و«وجودحقیقی وفطری»خود رامی بازد.این حالت که«مسخ»انسان است،معلول رسوخ وحلول یک شخصیت یاهویت دیگری دراوست؛ودرنتیجه ،تبدیل انسان به غیر ذات واقعی خودش.این واژه به طورخاص دردست‌نوشته‌های مارکس(شاگردهگل) بیان شد ودراصطلاح برای انسانی به‌کاررفته‌است که باطبیعت انسانی بیگانه شده‌است هرچندمفهوم «اليناسيون»اولين بارازطرف«هگل»،فيلسوف معروف آلماني مطرح شدوبردانش بشري به گونه اي مدون افزوده شد.به عقيده هگل،«از خود بيگانگي»به معناي آگاهي نداشتن به اين واقعيت اساسي است كه چيزي جزذهن وجود نداردوهرمرحله ازتاريخ كه به اين حقيقت آگاهي نداشته باشد،درحالت «ازخود بيگانگي»قراردارد.
مثالي كه هگل براي نمايش«اين بيگانگي ازخويشتن»ذكر مي كند،به پرستش بت توسط انسان مربوط است.هگل انسان بت پرست را«جان ناخوش»مينامد؛انساني كه به خودش به چشم موجودي ناتوان،نادان و پست مينگرد وموجودي فراترازخودراتواناي مطلق وداناي مطلق مي پنداردوهمه صفات خوب رابيرون ازخودوذهن خويش درنظرميگيردوديگري راكل ومطلق ميداند،درحالي كه همه اين صفات ازآن اوست ووي چون بدين مسأله التفات،توجه وآگاهي ندارد،«ديگري»رابه جاي خود مطلق مي پنداردوازاين رو،درحالت«ازخود بيگانگي»به سرمي برد.
کانت رامی توان بزرگترین مخالف الینه شدن محسوب نمود.کانت،دربحث داستان خضرنبی و قتلی که درحضورموسی(ع)به فرمان خداانجام می دهدمعتقداست:قتل یک انسان بی‌گناه مطلقاً یک ضدارزش است وهیچ قیدوشرطی نمی‌تواندموجب تغییراین حکم شود.به اعتقاداومابایدبه وظیفه وتکلیف خودعمل کنیم نه اینکه بخاطراطاعت امرالهی،الینه شده و بانگاهی مطیع،وجودانسانی خودرا؛صرف نظر ازنتایج واهدافی که این عمل ممکن است به بار آورد،فراموش نماییم.آنچه وظیفه مارامشخص ومعین می‌کندحکم عقل واخلاق است.ازنظر او عقل واخلاق می‌گوید هیچ کس حق نداردیک انسان بی‌گناه رابه قتل برساندوارتکاب چنین عملی ضداخلاقی است.
هرچندکی یرکگارد معتقداست پای‌بندی به اخلاق وتااین درجه عقلگرایی کانتی،مانع تدین واقعی است وبرای ورودبه مرحله دینی بایداز مرحله اخلاقی گذرکرد.چرا که اخلاق پلی است که بایدازآن عبورنموده وبه خدارهسپارشد.
ازنظراوامربه قتل فرزندیک امرمحض است ومتدین واقعی کسی است که گردن براین امر بگذارد و از زیر یوغ اخلاقیات خارج شود؛لذا ابراهیم(ع)راقهرمان ایمان وگذرازمرحله اخلاق به مرحله دینی می‌شماردوبه تمجیداومی‌پردازد.
بدنیست بدانیم بزرگترین عامل الینه شدن انسان ها؛پول است.انسان پولدار،ارزش ها وامکاناتی راکه مربوط به پول است،نه ازخوداو،به خود منسوب میکند،واین چنین حس می کند.جامعه هم چنین احساسی داردوارزش های پول رابه اونسبت میدهد.هم خود،هم خانواده وهم جامعه،برایش حرمت وشخصیت قایل اند؛درصورتی که حرمت وشخصیت،مال پول های اواست،نه خوداو.
لیستی ازمحترمین وبزرگان ومعنونین ومعتمدین محل تهیه کنید،وببینید این همه القاب مربوط به انسان بودنشان است،یاپول داربودنشان،ودرمجالس که به اشخاص احترام میگذارند،ببینیدکدام به خودش مربوط است وکدام به پولش.یک نزولخوارراببینید؛همه عواطف وخصایص انسانی ومذهبی واخلاقی وحتی خویشاوندی،برایش صدای سکه می دهند ورنگ شان طلایی است.
جامعه نیزدرالینه شدن آدمی بسیارمؤثراست.تمام صفات وخصوصیات و ارزش هاوامکاناتی راکه جامعه خلق کرده و درمن ریخته است،به عنوان خصوصیات ذاتی،و به عنوان فردانسانی خودم حس می کنم وبه خود نسبت می دهم.جامعه،اقلیم وجغرافیاو تاریخ،آدم راالینه می کند؛وانسان بودن،همواره درزندان بشربودن اقلیمی،تاریخی و جغرافیایی است.
غلامحسین ساعدی(نام مستعار گوهرمرادنمایشنامه وفیلمنامه‌نویس معاصر)؛درکتاب«عزاداران بیل»درداستان کوتاه«گاو»به نوعی ازالیناسیون پرداخته که به علّت فقرفرهنگی-اقتصادی درفردي ازاهالی روستای بیل(روستای ساختگی درذهن نویسنده)به نام مشدی حسن رخ می‌دهدبه گونه‌ای که اوبامرگ گاوخودطی یک صدمه روحي وخيم حس مي كندكه او گاو خوداست.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology