🔹 نقایص قانون اعطای تابعیت

🔹 نقایص قانون اعطای تابعیت
🖋 این نوشته از طرف یکی از مخاطبان که کارمند سابق اداره کل اتباع و مهاجرین خارجی بوده، ارسال شده است.

با توجه به اینکه بنده چندین سال سابقه حضور در اداره اتباع را داشته ام با نقایص این قانون تا حدودی آشنا می باشم. طبق تبصره ۲ "از تاریخ تصویب این قانون کسانی که در اثر ازدواج زن ایرانی ومرد خارجی در ایران متولد شوند و ازدواج والدین آنان از ابتدا با رعایت ماده(۱۰۶۰) قانون مدنی به ثبت رسیده باشد، پس از رسیدن به سن هجده سال تمام و حداکثر ظرف مدت یک سال، بدون رعایت شرط سکونت مندرج در ماده (۹۷۹) قانون مدنی به تابعیت ایران پذیرفته می شوند". این موضوع یعنی اینکه همه زوجین (زن ایرانی و مرد خارجی) که می‌خواهند اقدام به ازدواج کنند، حتما با مراجعه به مراجع ذی ربط، به صورت قانونی ازدواج خود را ثبت نمایند، اما با توجه به اینکه در طول چهل سال گذشته (از ابتدای حضور اتباع در ایران)، ما هنوز نتوانسته ایم آن‌ها را ملزم کنیم تا از قوانین جاری کشور پیروی کنند و هنوز در سال 97، تا فرزندشان به سن مدرسه نرسد، ازدواج خود را در دفتر اتباع ثبت نمی‌کنند، درج قید تاریخ، پاک کردن صورت مساله بوده، به این دلیل که در روند ازدواج 80%زنان ایرانی که در داخل کشور با اتباع افغانستانی مزدوج شده اند(بعد سال 85)، مانند سال های گذشته، تنها به خواندن یک خطبه عقد بسنده شده و یک دست نوشته از عاقد دارند، زیرا اکثر این مردان خارجی فاقد مدرک اقامتی معتبر بوده و عقدشان در محضر ثبت نشده و می‌توانند سند جعلی ارائه بدهند. دوم در خصوص اینکه فرزندان، تنها یکسال بعد از 18سالگی فرصت درخواست تابعیت دارند، جوانان زیادی هستند که بخاطر سهل انگاری، بی اطلاعی و یا عدم سواد کافی پدر و مادر و گاها عدم تعهد کارشناس مربوطه در اداره اتباع، از این سن عبور کرده اند و اکنون فاقد مدرک اقامتی در هردو کشور هستند، و هیچ تعلق خاطري نسبت به کشور پدر ندارند.

دوم اینکه، خیلی از این کودکان در منزل متولد شده اند، پدر آنها فاقد مدرک اقامتی بوده و بعد از ناامید شدن از دریافت مدرک اقامتی معتبر (طبق قانون ج. ا. ا،) ناپدید شده و سراغی از همسر و فرزندان نگرفته است، که در اینجا مادر باید هفت خوان رستم را طی کند تا اثبات کند یا همسرش مرده، یا طلاق گرفته، یا به افغانستان گریخته و این کودک، فرزند مشترک آنها می باشد.

سوم : در قسمتی از قانون تابعیت فرزندان ایرانی آورده شده است که پدر دارای مدرک اقامتی معتبر (پاسپورت یا کارت آمایش به روز) باشد، با اطمینان می‌توان عنوان کرد اکثر اتباعی که در گذشته با سوء استفاده از ناآگاهی خانواده های ایرانی، با دختران ایرانی ازدواج نموده اند ، فاقد مدرک می باشند و در صورتی که در روند دریافت مدرک معتبر (طرح شناسایی سال 79)حضور نداشتند، هرگز این موضوع را که برای ثبت ازدواج قانونی به کشور خود بازگردند و با مدرک معتبر وارد کشور شوند را نمی پذیرند، یا از نظر مالی توانایی ندارند، یا بعد از رفتن به کشورشان، باز نمی‌گردند و یا اینکه تبدیل وضعیت از کارت آمایش به گذرنامه برای دریافت سند ازدواج را نمی پذیرند و اینگونه کودک بیچاره از دریافت تابعیت باز می ماند. مسلما با اعمال محدودیت از نوع قید تاریخ عقد، قید سن کودک، مدرک پدر و... این شکل ازدواج ها تمام نمی‌شوند، تنها راه کنترل و پیشگیری از آنها ( زنان ایرانی با پناهندگان خارجی) آگاه سازی و اطلاع رسانی در خصوص معضلات و آسیب های این نوع ازدواج از طریق رسانه های عمومی (سریال های صدا و سیما، اخبار، کلیپ، شبکه های مجازی و..) و فرمانداری ها، بخشداری ها و دهیاری ها و امامان جماعت در مناطقی که فراوانی این ازدواج ها زیاد است می باشد.
همچنین پیشنهاد می‌گردد در خصوص هر فردی (بدون قید سن) که دارای مادر ایرانی است، از طریق آزمایش DNA و با حکم دادگاه بر اساس نتیجه آزمایش تابعیت ایرانی به وی اهدا شود. زیرا که افراد زیادی هستند که از این پروسه درخواست 18سالگی جامانده اند و اکنون بدون هویت می باشند!

#نویسنده_مهمان

💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology