🔹کلیه شکل‌های نتایج شعور نمی‌تواند توسط نقد عقلانی، و تبدیل به «خود‌آگاهی‌» یا تحویل به «رویا»، «شبح»، «خیالات» و هکذا از میان رود

🔹کلیه شکل‌های نتایج شعور نمی‌تواند توسط نقد عقلانی، و تبدیل به "خود‌آگاهی‌" یا تحویل به "رویا"، "شبح"، "خیالات" و هکذا از میان رود، بلکه تنها از طریق سرنگون ساختن عملی مناسبات واقعی‌ اجتماعی که به این یاوه‌های ایدالیستی میدان داده است، از میان می‌‌رود، و اینکه نه‌ انتقاد، بلکه انقلاب نیروهای محرکه تاریخ و ایضاً مذهب، فلسفه و سایر انواع تئوری در "خود‌آگاهی‌" به مثابه "روح الارواح" پایان نمی‌پذیرد، بلکه هر مرحله‌ای حاوی پی‌‌آمدی مادی، و مجموعه نیروهای مولّده، رابطه‌ی تاریخاً ایجاد شده با طبیعت و افراد با یکدیگر است، که از نسلی به نسل بعدی خود سپرده می‌شود.
انبوهی از نیروهای مولّده، تن‌خواه مایه و اوضاع و احوال، که در واقع از طرفی‌ توسط نسل جدید تغییر می‌یابد، اما از طرف دیگر نیز بدان شرایط حیاتش را تحمیل می‌کند و به آن تکامل و خصلتی معین می‌دهد و نشان می‌دهد که درست به همان اندازه‌ای که انسان‌ها سازندگان شرایط هستند، شرایط سازنده‌ی آنان است.
از میان رفتن واقعی‌ و عملی این عبارات، حذف این مفاهیم از آگاهی‌ انسان‌ها، همان‌طور که قبلا گفتم، نه‌ به وسیله استنتاجات نظری بلکه توسط شرایط تغییر یافته صورت می‌گیرد، برای توده انسان‌ها یعنی‌، پرولتاریا، این مفاهیم نظری فاقد هستی‌ است و از این‌رو نیازی به از میان بردن آن‌ها نیست، و چنان‌چه این توده اصولاً دارای مفاهیمی نظری، مثلاً مذهب می‌بود، چنین مفاهیمی از مدت‌ها قبل بوسیله شرایط از میان رفته بود.

#کارل_مارکس #فریدریش_انگلس، ایدئولوژی آلمانی‌ (صفحات ۶۹-۶۶)

ترجمه: تیرداد نیکی

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology