شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅ آیا اقتصاد آزاد پیش شرط میخواهد؟.. ✍🏻 محسن جلالپور
✅ آیا اقتصاد آزاد پیش شرط میخواهد؟
✍🏻 محسن جلالپور
در سخنرانی مراسم روز ملی صادرات گفتم« ای کاش بهجای بسط حمایت به دنبال تحکیم رقابت بودیم و به جای اینکه اینقدر یارانه بپردازیم، هزینه رقابتی کردن اقتصاد را میپرداختیم.»
معاون اول رئیس جمهور که سخنران بعد از من بود، در بخشی از سخنانش گفت:« سیاست های ما باید گام به گام باشد و نمیتوان یک باره اقتصادی که دولتی بوده را به سمت اقتصاد آزاد ببریم. باید سیاست مدیریت شده داشته باشیم تا بتوانیم متناسب با شرایط جامعه اقتصاد کشور را به سمت اقتصاد آزاد سوق دهیم.»
اینروزها خیلی از دولتمردان مشابه آقای جهانگیری سخن میگویند. ترجیعبند همه صحبتها این است که شرایط برای اجرایی کردن اصول اقتصاد آزاد فراهم نیست و نمیشود دست از حمایت مردم برداشت.
جدا از این که این نظرات چقدر درست یا نادرست است، راستش از این موضعگیریها به شدت نگران میشوم. اگر رئیس جمهور و شخصیتهای مهم دولت در سالهای گذشته به طرفداری از سوسیالیسم شهرت داشتند،نه نگران میشدیم و نه ناراحت. اما موضوع این است که سیاستمداران مورد علاقه ما به لیبرالیسم و طرفداری از بازار آزاد شهرت دارند.آنها در سالهای گذشته بارها و بارها در دفاع از رقابت و علیه انحصار سخن گفتهاند. بخش خصوصی را تکریم کردهاند و در مذمت اقتصاد دولتی موضع گرفتهاند. حال چه اتفاقی رخ داده که همه علیه اقتصاد آزاد سخن میگویند؟
دلیل اصلی شاید این باشد که بدگمانی به کارکرد اقتصاد آزاد و بی اعتمادی به بخش خصوصی، با وجود گذشت این همه سال از وقوع انقلاب هنوز در اندیشه و گفتار سیاستمداران ما وجود دارد و آنها هرگز تلاش نکردهاند سم این تفکر را از اندیشه خود خارج کنند.
درست است که ناکارآمدی اقتصاد دولتی بارها به اثبات رسیده اما سیاستمداران ما هرگز برای کنار گذاشتن آن جدی نبودهاند. در مقابل اگر چه درست بودن گزارههای اقتصاد آزاد اظهر من الشمس است اما منافع گروههای ذینفع نیز به بقای سیستم اقتصاد دولتی منجر شده و اجازه اصلاحات اقتصادی و تغییر پاردایم نداده و به این ترتیب اقتصاد ما همچنان دولتی و متمرکز باقی مانده اما واقعیت این است که اقتصاد دولتی هیچ راه حلی ندارد.
زمانی که آقای روحانی پیروز انتخابات شد،امید داشتیم که مثل همه کشورهای در حال توسعه، اقتصاد ایران نیز در مسیر رشد پایدار قرار گیرد. انتظار داشتیم دولت آقای روحانی در مسیری متفاوت از دولت محمود احمدی نژاد به حرکت ادامه دهد اما همچنان میبینیم که سیاستهای غلط اقتصادی ادامه دارند و هیچ تدبیری برای حل و فصل آنها صورت نگرفته است.
سیاستهای تعزیراتی همچنان ادامه دارد. قیمتگذاری تشدید شده و سرک کشیدن به انبارها به بهانه احتکار بدتر از گذشته در جریان است. یارانههای نقدی همچنان بدون هدف پرداخت میشود. قیمت حاملهای انرژی کم و بیش تثبیت شده، افزایش پایه پولی و نقدینگی تداوم یافته و خبری از سیاستهای اصلاحی نیست. تلاش مؤثری برای حل و فصل ابرچالشهای کشور صورت نمیگیرد و برعکس، بذر شکلگیری ابرچالشهای جدید هم کاشته میشود.
قطعا تحول نیازمند تغییر انگاره و پارادایم است اما متاسفانه چنین ارادهای در کشور نمیبینم. اگر ارادهای برای بهبود شرایط وجود داشته باشد، هم دانش و هم ابزار کافی برای تغییر وجود دارد. مردم هم دقیقاً همین را میخواهند، اما راستش شک دارم که ارادهای برای تغییر وجود داشته باشد. البته آنچه ما را امیدوار میکند، آگاهی حاکمیت از خطرات پیش رو است. ادامه این مسیر با سیاستهای فعلی ممکن نیست و شاید همین جبر، گرهگشای مشکلات ما باشد.
بدون دست شستن از این تفکرات نادرست و کهنه قدیمی نمیتوان اصلاحات ساختاری ایجاد کرد و بدون اصلاحات، تداوم فعالیت اقتصادایران غیر ممکن است. به جایی رسیدهایم که ناچاریم برای حل و فصل ابرچالشها چاره اندیشی کنیم. اگر غفلت کنیم یا اصلاحات اقتصادی را به تعویق اندازیم باید در آینده هزینههای بیشتری بپردازیم. اقتصاد با هیچ ساختاری شوخی ندارد و سرانجام کار خودش را میکند.
🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology