🔹 آیا انقلاب سال ۱۳۵۷ اجتناب‌ناپذیر بود؟. 🖋 علی مرشدی‌زاد

🔹 آیا انقلاب سال ۱۳۵۷ اجتناب‌ناپذیر بود؟
🖋 علی مرشدی‌زاد

🔴 انقلاب پدیده‌ای است مردمی و خشونت‌بار که دارای ایدئولوژی، سازمان و رهبری است و معمولاً به تغییراتی عمیق و ساختاری منجر می‌شود. این تعریف رایج‌ترین تعریف از انقلاب است که از سوی ساموئل هانتینگتون ارائه شده است. انقلاب پدیده‌ای خاص و منحصربه فرد است که گه‌گاه در برخی از جوامع اتفاق میافتد. از یک سوی، ارزش‌داوری‌های متفاوتی درباره‌ی پدیده‌ی انقلاب وجود دارد، و از سوی دیگر، نظریات زیادی درباره‌ی انقلاب ارائه شده است که هرکدام از منظری به این موضوع پرداخته و آن را تبیین کرده‌اند.

🔴 داوری‌های مختلفی درباره‌ی انقلاب وجود دارد. در یک سوی طیف، جریان‌هایی رادیکال مانند کمونیست‌ها، مارکسیست‌ها و فاشیست‌ها هستند که انقلاب را پدیده‌ای سراسر مثبت می‌دانند. این جریان‌ها انقلاب را پدیده‌ای مفید برای تغییر اجتماعی در نظر می‌گیرند و به فراخور ادبیات خود آن را موتور محرکه‌ی تاریخ، به حرکت درآورنده‌ی خلق و روح ملت می‌دانند.

🔴 رادیکال‌ها، محافظه‌کاران هستند که انقلاب را پدیده‌ای منفی قلمداد می‌کنند. محافظه‌کاران سنتی که کتاب تأملاتی درباب انقلاب فرانسه (۱۷۹۰) نوشتهی ادموند برک، نماینده‌ی این جریان است، با توجه به رویدادهای انقلاب‌ها (در مورد برک، انقلاب فرانسه) انقلاب را پدیده‌ای سراسر شرّ می‌دانند که سنت مستقر، اقتدار سیاسی و ارزشهای اخلاقی را تباه می‌کند.

🔴 جریان‌های معتدل‌تر و متعادل‌تر نگاه ملایم‌تری به پدیده‌ی انقلاب دارند. لیبرال‌ها و سوسیالیست‌ها به درجات مختلف به اصلاحات اهمیت می‌دهند و انقلاب را در مراحل بعدی اهمیت و مطلوبیت قرار می‌دهند.

🔴 انقلاب ایران به اعتقاد بسیاری از پژوهش‌گران، انقلابی فراطبقاتی بود که طبقات مختلف را به صحنه آورد. این انقلاب در واقع از میان انواع سه‌گانه‌ی انقلاب‌های راست، چپ و لیبرال، ترکیبی از هر سه بود.

🔴 در انقلاب اسلامی ایران حضور بخش‌های سنتی جامعه در انقلاب، نماینده‌ی این نوع انقلاب است. این نیروهای اجتماعی به‌دنبال ارزش‌هایی مانند حفظ ارزش‌های دینی، مقابله با «غربی شدن» جامعه که در برنامه‌ی نوسازی شاه نمود یافته بود و نیز به‌دنبال حفظ قدرت اقتصادی طبقات سنتی در مقابل طبقه‌ی متوسط جدید و نوظهور بودند.

🔴 بخش دیگری از طبقاتی که در انقلاب اسلامی ایران نقش‌آفرینی کردند، طبقات پایین و حاشیه‌نشینان شهرها بودند که بخش عمده‌ای از آن‌ها مهاجرانی بودند که طی موج‌های مهاجرت، به‌ویژه اصلاحات ارضی از روستاها مهاجرت کرده، در حاشیه‌ی تهران و شهرهای بزرگ سکونت گزیده بودند. کارگران نیز بخش دیگری از نیروهای مشارکت کننده در انقلاب بودند که بنا به ماهیت طبقاتی خود خواستار تغییر در شرایط شغلی خود بودند. حضور این بخش از نیروهای اجتماعی به انقلاب اسلامی ماهیت انقلاب چپ می‌بخشید. به این ترتیب این ویژگی نیز در انقلاب اسلامی یافت می‌شود.

🔴 سومین بخش از نیروهای اجتماعی، طبقات متوسط جدیدی شهری، شامل نیروهای برآمده از نظام آموزشی مدرن بودند که عمده مطالبات آن‌ها آزادی، مشارکت سیاسی و مفاهیمی از این قبیل بود. حضور این نیروها در انقلاب اسلامی به آن ماهیت انقلاب‌های لیبرال را بخشید.

🔴 این نیروها، تشکل‌ها و سازمان‌های خاص خود را داشتند و البته نباید فراموش کرد که با توجه به غلبه‌ی ایدئولوژی دینی بر انقلاب اسلامی و رهبری بلامنازع امام خمینی، تأثیر دین بر تمامی این جریان‌ها غیر قابل انکار است. به بیان دیگر، ایدئولوژی طبقات سنتی در انقلاب اسلامی به ایدئولوژی غالب انقلاب تبدیل شد.

🔴 در پاسخ به این سؤال که چه عواملی در وقوع انقلاب اسلامی دخیل بود، پژوهش‌گران این حوزه به مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اشاره کرده‌اند که طی این سال‌ها در آثار مختلفی بررسی شده است. برخی، از جنبه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی را حاصل توسعه‌ی ناموزون شاه دانسته‌اند که در اثر برآورده نشدن مطالبات سیاسی طبقات برآمده از توسعه‌ی اقتصادی رقم خورد. برخی به عواملی مانند محرومیت نسبی حاصل از افزایش قیمت نفت اشاره کرده‌اند.

🔴 به‌طور خلاصه، خودکامگی شاه و منتهی شدن تمامی تصمیمات به شخص وی همراه با عدم پاسخگویی به مطالبات و نبودِ نهادهای مؤثر مانند احزاب سیاسی برخاسته از متن جامعه و نیز توسعه‌ی شتابان و ناموزون بدون توجه به ابعاد فرهنگی جامعه‌ی ایرانی دست به دست هم داد و انقلاب اسلامی را در سال ۱۳۵۷ رقم زد.

🔴 زمان قابل برگشت نیست تا اشتباهات را جبران کنیم، اما می‌توان از زمانه درس گرفت و اشتباهات را دوباره تکرار نکرد.

از ایران‌فردا

💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🔰 شبکه جامعه‌شناسی علامه
💡 @Atu_Sociology