▫️ گرانی و حافظه جمعی ما. 🖋 شهره مجمع

▫️ گرانی و حافظه جمعی ما
🖋 شهره مجمع

🔸نیمه دوم سال 91 آقای اسلامی -از همکاران دقیق و منظم ام- در تدارک امور مربوط به مهاجرت اش به کانادا بود که ناگهان قیمت دلار از 2900 تومان به 3000 و در عرض چند هفته به 3500 و حتی 3800 تومان رسید(قیمت دلار در سال 90 حدود 900 تومان بود و یورو 1500 تومان). همکار ما خیلی ضرر کرد. چون سرمایه اش برای تبدیل ریال به دلار نصف شده بود. برای همین ماشین 206 اش را خیلی زود برای فروش گذاشت.آن موقع ماشین اش را 16 میلیون تومان فروخت ولی باز هم ضرر کرد چون هفته بعد قیمت ماشین اش به 24 میلیون تومان رسید. آن روزها او سوالی از من پرسید که آیا قیمت گوشت و مرغ را در سال 88 بخاطر می آورم؟سال 85 چطور؟ آن سال قیمت گوشت حدوداً کیلویی 25000-28000 تومان و قیمت مرغ هر کیلو 4500-5000 تومان بود. من از آن دو سال هیچ قیمتی در ذهنم نداشتم گفتم از پدرم بپرسم شاید او یادش باشد. پدرم هم از قیمتهای آن دو سال چیزی در خاطرش نمانده بود. اما آقای اسلامی یادش بود، قیمت مرغ در سال 88 حدود هر کیلو 2500 تومان و قیمت گوشت بین 12000-14000 تومان بود.

🔸این خاطره را گفتم که بگویم حافظه ی ما به چند دلیل در یادآوری برخی امور و وقایع ضعیف است. اول اینکه ما عادت نداریم اتفاقات روزمره زندگی مان حتی خرید معمولی ثبت کنیم و از آنها یادداشتی برداریم. دوم اینکه اطلاعات مربوط به قیمت اقلام و کالاها توسط دولت هر سال در سیستمی ثبت نمیشود و یا اگر هم ثبت بشود در دسترس عموم قرار نمیگیرد و همه بطور تقریبی قیمتها را بیاد می آوریم. البته یک علت آنهم میتواند کاهش حساسیت روانی نسبت به افزایش قیمتها و گرانی کالا و خدمات باشد. اما در نقطه مقابل برخی وقایع و رویدادها را بخوبی بیاد می آوریم مانند؛ انقلاب 57، انتخابات 88، جشنها و یادبودها و ... . چون آن وقایع و امور به نوعی با هویت ملی، محلی و دینی و به تعبیری با منافع جمعی ما پیوند خورده.

🔸تصویر فاکتوری که میبینید در مقایسه با قیمت همان میوه ها در سال گذشته تقریبا دو برابر شده. پارسال قیمت این میوه ها در میوه فروشی محله به قیمت امسالِ تره بار، بود. گرانی و تورم کالاها و خدمات امسال بسیار وحشتناک بوده و متأسفانه اثرات آن در کاهش توان مردم برای هزینه در بخشهایی چون بهداشت و سلامت، آموزش و سرگرمی... و افزایش جرایمی چون؛ سرقت، تجاوز، نزاع و درگیری و ... در آینده نزدیک خود را نشان میدهد.

☑️شاید ما نتوانیم این اوضاع را تغییر دهیم. اما حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم اینست که هر یک حافظه مان را تقویت کنیم. از چه طریق؟ ثبت وقایع و امور روزمره. از ثبت قیمت کالاها گرفته تا اتفاقاتی که اخبارش را میخوانیم. این کار نه تنها وظیفه ی متخصصان و تحلیلگران بلکه وظیفه تک تک ما بعنوان یک شهروند مسوول و مطالبه گر است. یعنی هر یک از ما، محتوایی را ثبت میکنیم که با منافع مان بعنوان اقشار مختلف جامعه در ارتباط هست. اما این منافع چیزی ورای یک مناسبت ملی و مذهبی است. ما براحتی میتوانیم محتوای ثبت شده خود را از طریق شبکه های اجتماعی برای یکدیگر روایت کنیم. اینجاست که ثبت هر واقعه و رویداد و به اشتراک گذاشتن و بازگو کردن آن با دیگران و داوری درباره آنها، منجر به شکلگیری نوعی از حافظه جمعی میشود. این حافظه جمعی میتواند شیوه نوینی از مطالبه گری و چانه زنی از سطح مردم به حکومت- در غیاب نهادهای مسؤول- را ایجاد کند. این شیوه مطالبه گری برخی موضوعات را به آنها یادآوری میکند که اشتباهات شان را کمتر تکرار و تصمیمات درست تری اتخاذ نمایند.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology