‌🔅سه لحظه‌ی هژمونی نزد. 🖋 خوان دال‌ماسو. ترجمه‌ی نرگس ایمانی

‌🔅سه لحظه‌ی هژمونی نزد #گرامشی
🖋 خوان دال‌ماسو
ترجمه‌ی نرگس ایمانی

📍 هژمونی #پرولتاریا ، برای جلب حمایت توده‌ها و به دست گرفتن قدرت، و نیز در طی گذار به سوسیالیسم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در نوشتار حاضر سه لحظه یا سطح تحلیل مورد بررسی قرار می‌گیرند که با یاری آن‌ها می‌توان به فهم شرایط [برقراری] هژمونی پرولتاریا نائل آمد.

به نظر می‌رسد که مسأله‌ی هژمونی هم در درون و هم در بیرون از ساحت نظریه‌ی مارکسیستی مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. به دنبالِ مباحث طرح‌شده در مطالعه‌ی کلاسیک جیانی فرانچیونی، در دفترهای زندانِ گرامشی بنای یک نظریه‌ی عام درباب هژمونی را می‌بینیم، نظریه‌ای که هم در فهم هژمونی بورژوازی و هم در فهم شرایط برپایی هژمونی پرولتاریا به کمک‌مان می‌آید. در این مقاله، به مقوله‌ی دوم خواهیم پرداخت. مقوله‌ای که عموماً توجه کم‌تری بدان شده است.

اگر به نوشته‌های پیش از زندان گرامشی، مثلاً به برخی جنبه‌های مسأله‌ی جنوب توجه کنیم، درمی‌یابیم که او پیش‌تر نیز مبحث هژمونی را طرح کرده بود. این مسأله به‌مثابه ظرفیت پرولتاریا برای بسیج جمعیت کارگری ایتالیا بر ضد حکومت بورژوایی مطرح شده بود که البته تنها به‌مدد جلب حمایت توده‌های دهقان ممکن بود.همین موضع‌گیری دردفترها نیز پی گرفته شد.

در آغاز، به سراغ نخستین تعریفی می‎ رویم که گرامشی دردفترها از مفهوم هژمونی ارائه کرد و بعدها نیز آن را بسط داد: هژمونی رهبری طبقات متحد و تفوق بر دشمنان است، به‌طوری که وقتی طبقه‌ای قدرت را به دست می‌گیرد، اگرچه سلطه می‌یابد اما کماکان باید رهبری کند (C1§ 44، نوشته‌شده از فوریه تا مارس 1930).

در این مقاله میان سه لحظه‌ی استفاده از مفهوم هژمونی نزد گرامشی تمایز گذاشته‌ام:
1⃣ لحظه‌ی استراتژیکی که با تحلیل شرایط و روابط نیروها و ارتباط آن با مسأله‌ی جنگ داخلی و قیام پیوند می‌خورد؛
2⃣ لحظه‌ی هژمونی در جامعه‌ی در حال گذار به سوسیالیسم؛
3⃣ آن لحظه‌ی «تاریخی ـ جهان‌شمول» که در آن بنا نهادن هژمونی پرولتری بخشی از چشم‌انداز تاریخی چیرگی کمونیسم بر سرمایه‌داری به منزله‌ی نظام مسلط است.
برای مطالعه ادامه مطلب، فایل پیوست را بخوانید. 👇👇👇

📌آنتونیو #گرامشی

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology