🔅شک دستوری. 🖊مصطفی

🔅شک دستوری
🖊مصطفی #ملکیان

🔹شک دستوری یعنی اینکه ببینیم آیا می‏توانیم در همه این امور شک کنیم و بعد از این شک به یقین برسیم یا نه. چنین شکی «methodological» (دستوری) است. باید توجه داشت که شک دستوری غیر از شکهای دیگر همچون شک مزاجی، استدلالی و استفهامی است. شک دستوری یعنی اینکه چه اشکالی دارد من بنای خود را بر این بگذارم که تمام آنچه دیگران به من القا و تلقین کرده‏اند مورد تردید قرار دهم، حتی اگر آنها به حسب ظاهر کاخی باشکوه باشند. من می‏خواهم دانه دانه آجرهایی را که خانه باورهایم را تشکیل داده‏اند از نو بیازمایم و بدین ترتیب خانه جدیدی بسازم که حتی اگر کلبه‏ای هم باشد بر آن کاخ رجحان دارد. من نمی‏دانم زندگی در آن کاخ مرا به کجا می‏کشاند، اما از آنجا که این کلبه را بر اساس القائات و تلقینات دیگران که نسبت به آنها ظن به خطا و سوء نیت و جهل دارم، نساخته‏ام؛ بلکه بر پایه فهم خودم ساخته‏ام می‏دانم که زندگی در آن چه سرنوشتی دارد.

🔹من بنا را بر نادرست بودن باورهایم می‏گذارم و به همین دلیل باید تک تک آنها را بیازمایم و ببینم که آیا «خدا وجود دارد؟»، «زندگی پس از مرگ وجود دارد؟» «ارتباط خدا به وسیله رسالت و نبوت با بعضی از انسانها»، «سخن گفتن خدا با برخی افراد و پیام‏رسانی به همه انسانها از طریق آنها»، «هدفمند بودن عالم خلقت»، «معنادار بودن زندگی»، «اخلاقی بودن نظام خلقت» درست است یا نه؟

🔹پس انسان در باب همه اینها می‏تواند از نو تأمل کند که حاصلش ممکن است مؤید یا مضعّف عقیده سابق باشد و هر کدامش باشد، خوب است، ولی اگر پس از تأملات به این نتیجه رسیدید که عقاید موروثی شما نادرست است، زندگی کردن بر اساس این عقاید جدید زندگی اصیل است نه بر اساس عقاید سابق.

🔹می‏خواهم بگویم فرآیند درست این است که بر اساس فهم خویش زندگی کنیم و مهم نیست نتیجه و فرآورده این فرآیند چه عقایدی باشد بلکه ما باید از هر عقیده‏ای که بر اساس این فرآیند عاید ما می‏شود، استقبال کنیم.

🔹بسیاری از انسانها وقتی زندگی اصیل در پیش گرفتند، دیدند عقاید سابقشان درست بوده؛ مثلاً غزالی وقتی شک کرد، پس از شکّش تقریباً بیشتر عقایدش تأیید شد، پاسکال هم همین‏طور. اما اسپینوزا وقتی شک کرد، پس از شک تقریباً هیچ کدام از عقاید قبلی‏اش تأیید نشد.پس اسپینوزا، پاسکال و غزالی زندگی اصیل داشته‏اند و من و شما هم ممکن است زندگی اصیل پیدا کنیم اما اینکه پس از طی فرآیند زندگی اصیل، به چه فرآورده‏ای برسیم از قبل تضمین شده نیست، ممکن است عقایدتان تأیید بشود یا نشود.

🔹به هر حال لزومی ندارد که پس از در پیش گرفتن زندگی اصیل عقایدتان تأیید نشود بلکه ممکن است همه آنها تأیید گردد. فقط فرق الان شما با قبل این است که قبلاً با این عقاید زندگی می‏کردید چون فلان کس گفته بود ولی الان با همان عقاید زندگی می‏کنید چون خودتان اینگونه یافته‏اید. مثلاً، ما تا سال دوم و سوم راهنمایی می‏گوییم: مجموعه زوایای مثلث ْ۱۸۰ است و اگر کسی از ما بپرسد، چرا؟ می‏گوییم: چون آقا معلم یا خانم معلم گفته است. بعدها نیز که بر این مطلب برهان می‏آورند باز هم همان را می‏گوییم اما اگر دلیلش را بپرسند می‏گوییم چون برهانی بر من اقامه شد که در هیچ یک از مقدمات آن نتوانستم تشکیک کنم. این معنایش این است که اگر فردا همان خانم معلم، آقا معلم بگوید: حرف من که «مجموع زوایای مثلث ْ۱۸۰ است» اشتباه بود در جواب می‏گوییم: ما به آن جمله معتقدیم، ولو شما از حرف خود برگردید؛ چون بر این مطلب برهان اقامه شده و فهم من می‏گوید: مجموع زوایای مثلث ْ۱۸۰ است.

🔹بنابراین تفاوت زندگی اصیل با زندگی غیر اصیل در فرآیند تحصیل عقاید است نه در نفس عقایدی که پدید می‏آیند و این عقایدی که پدید می‏آیند ممکن است عقاید سابق ما باشند یا نباشند. بدین ترتیب، به نظر می‏آید که شک دستوری، به معنای از نو تجدید کردن و مقلّد نبودن، مؤلفه مهم زندگی اصیل است و اگر کسی اینگونه زندگی کند آرامش دارد و شاد و امیدوار است. پس این فرآیند به هر چه بینجامد باز هم شاد هستم؛ چون پیش خود حساب می‏کنم که اولا،ً تلاش صادقانه کرده‏ام و قصد فریب خود یا دیگری را نداشته‏ام. ثانیاً، جداً تلاش کرده‏ام و با جدیت و صداقت به این عقیده رسیده‏ام و چون برایم واضح است بر آن اساس زندگی می‏کنم؛ و چون نباید باور واضح خود را فدای چیزهایی کنم که از دیگران به من ارث رسیده است و وضوحی ندارد، چنین عمل می‏کنم و هر چه پیش آید برنده‏ام نه بازنده.

🔰زندگی اصیل و مطالبه دلیل

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology