✅روشنفکری دینی.. ✍🏻مصطفی ملکیان

✅روشنفکری دینی

✍🏻مصطفی ملکیان

🔹شما اصلا نباید کاری داشته باشید که امروزه بر اساس تفکر مدرن چگونه باید با زنهایتان برخورد کنید. شما باید بگویید که فلان آیه در متن دین آیا جزو مسایل جهانشمول است یا مقطعی. به مذاق مدرنیته کار نداشته باشید و با یک متدولوژی مستقل بگویید که این آیه از کدام دسته آیات است. جهانشمول است یا مقطعی؟ پس اگر با متدولوژی مستقل ما روشن شد که این آیه جزو امور مقطعی مربوط به زمان خاصی است آنگاه می توان گفت که در اسلام هم این احکام جزو مسایل جهانشمول نیست و لذا مدرنیته و دین سازگار هستند.

🔹اما در واقع روشنفکران دینی ما هیچ وقت حاضر نشدند با یک متدولوژی مستقل، امور جهانشمول را از امور مقطعی جدا کنند و با یک متدولوژی مستقل وجوه مثبت و منفی مدرنیته را از یکدیگر تمیز دهند.

🔹آیا در واقعیت امر امکانی برای این دو متدولوژی مجزا وجود دارد؟ قاعدتاً این دو متدولوژی قابل تفکیک نیستند چرا که یک ذهن نمی تواند بدون پیشداوری باشد.

🔹در هر حال باید مطابق با متدولوژی عمل کرد تا بعداً بتوان گفت که مثلا آن چیزهایی که اسلام درباره برده داری و حقوق زنان یا ارتداد گفته، در متدولوژی ما نیز جزو امور جهانشمول نیست.

🔹اما روشنفکری دینی ما این کار را نکرده است. روشنفکری دینی ابتدا چیزهایی را در مدرنیته می پسندد و مثلا اومانیسم و و پلورالیسم و دموکراسی را در مدرنیته انتخاب می کند وحتی چنانچه شواهدی در قران و روایات موارد خلاف این اصول پیدا کنند می‎گویند باید این اصول را جزو امور مقطعی بدانیم.

🔻به نظر من این شیوه دو اشکال عمده دارد:

1️⃣یکی اینکه اصول و ضوابط تفسیر متن را زیرپا می‎گذارد. تفسیر متون قاعده دارد و نباید به گونه ای رفتار شود که مخاطبان گمان کنند که علم تفسیر و هرمنوتیک یک علم هرج و مرج طلبانه است.

2️⃣اشکال دوم این است که ما نمی گذاریم پیام دین و مذهب به دست کسانی که خالص آن را میخواهند به آنها برسند. چرا که متون مقدس را تحریف معنایی می کنیم. ما وظیفه داریم که قرآن و آیات روایات را فارغ از ذوق و سلیقه های امروزی خویش منتقل کنیم. وظیفه مخاطبان هم این است که میان پیام ناب قرآن و پیام ناب مدرنیته یکی را انتخاب کنند. روشنفکری دینی ما نباید روایات را از محتوا خالی کند و مفاهیم خودخواسته را از دل آن بیرون بکشد. اینجاست که من میگویم این پروژه ناموفق است.

🔷منبع: روشنفکری دینی در گفتگو با مصطفی ملکیان –روزنامه اعتماد 21 دی سال 1387