🔅چرا به «شجریان» نیازمندیم؟.. 🖊مهران.. 📍اول مهر ماه، زاد روز استاد محمدرضا شجریان بود

🔅چرا به " شجریان" نیازمندیم ؟

🖊مهران #صولتی

📍اول مهر ماه ، زاد روز استاد محمدرضا شجریان بود . هنرمند موسیقی سنتی و خواننده قطعاتی مانند ربنا و تصنیف های معروفی از شعر فارسی .شجریان اگر چه همواره در خاطره جمعی ایرانیان حضور داشت ولی مشارکت فعال در رویدادهای سال ۸۸ و پیامدهای ناشی از آن ، به هنرش آشکارا رنگ و بویی سیاسی بخشید و اهمیتش را افزون تر ساخت.البته در این میان بخشی از قدرت هم کوشید تا با سانسور چهره و صدای وی در رسانه رسمی کشور از میزان محبوبیتش بکاهد که روشن است در این زمینه ناکام ماند.شجریان اینک به اسطوره ای تاثیر گذار در فرهنگ ایرانی -اسلامی ما تبدیل شده است که حذف یا فراموشی آن به سودایی محال شباهت دارد . اسطوره ای که البته می تواند برای ایران امروز کارکردهای جامعه شناختی مفیدی هم داشته باشد. می کوشم تا در این یادداشت به نیاز جامعه ایرانی به پدیده ای به نام "شجریان " نگاهی بیفکنم.

📍شجریان نمادی از احیای سنت در روزگار سیطره مدرنیته است . سنتی که می کوشد در قالب لطیف ترین وجوه هنری ، انسان مدرن را با عمیق ترین مضامین اخلاقی و انسانی آشنا کند . اهمیت موضوع آن جایی بیشتر می شود که ایرانیان در روزگار بعد از انقلاب با یک سنت اسلامی پمپاژ شده از سوی حکومت مواجه و از ایجاد یک سنت برخورد انتقادی سازنده میان دین و مدرنیته بازماندند ( رویکرد روشنفکری دینی سیاسی تلقی، و از گسترش آن جلوگیری شد ). در چنین وضعیتی موج شیفتگی نسبت به دستاوردهای دنیای مدرن افزایش یافته و ایجاد تلفیقی میان سنت و مدرنیته به دلیل احساس ناکارآمدی به فراموشی سپرده می شود.

📍شجریان امروزه به نمادی برای وفاق ایرانیان حول هنر اصیل ، و هنرمند حساس به دغدغه ها و دردهای مردم تبدیل شده است . هنرو هنرمندی که بیش از هرچیز به اعتلای ایران و ایرانی می اندیشد . به نظر می رسد در روزگار بی اعتباری شخصیت های مرجع جامعه ، و در برهوت سیاست زده شدن تمام ساحت های اجتماعی این سرزمین ، که می تواند تهدیدی برای انسجام ملی و‌ زنگ خطری برای فروپاشی اجتماعی کشور باشد، شجریان می تواند ایفاگر نقشی وحدت بخش حداقل در عرصه تاثیر گذار فرهنگ باشد.

📍شجریان همچنین نمادی برای معرفی عرصه فرهنگ به عنوان بستری برای رویش سیاست و اقتصاد می باشد . فرهنگ اگرچه همواره در زندگی ایرانیان جایگاهی رفیع داشته است ولی حداقل در روزگار کنونی به دلیل سیطره دولت و بازار بر زندگی ایرانیان تا اندازه زیادی به حاشیه رفته است.دولت با دخالت های مکرر در حریم خصوصی ایرانیان ، نوعی احساس دوگانه نسبت به خود را در جامعه دامن زده است (گریز از دولت و همزمان پناه بردن به دولت ) ، و بازار هم با کالایی کردن همه چیز ، ارزش های اخلاقی و انسانی را دچار فرسایش کرده است .در چنین وضعیتی بازگشت به شجریان می تواند الهام بخش افرادی باشد که هنوز هم دل در گرو نقش بی بدیل فرهنگ در روزگار کنونی دارند.

🔸نکته پایانی : نوع مواجهه حکومت با پدیده شجریان می تواند نشان و نشانه ای از عقلانیت حاکم بر کشور در ایام کنونی باشد ؛ سپردن عرصه بهره گیری مناسب از سرمایه های فرهنگی به جامعه ، یا سودای کنترل و انحصار عرصه های فرهنگی به کمک قدرت سیاسی ؟ گذشت زمان بهتر می تواند در مورد این انتخاب داوری کند...

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology