🔵 تی صفر.. ✍🏻محمد زینالی‌اناری. (پژوهشگر فرهنگ عامه)

🔵 تی صفر

✍🏻محمد زینالی‌اُناری
(پژوهشگر فرهنگ عامه)

📍در گذشته، سال‌ها طول می‌کشید تا تغییری رخ دهد و عامه مردم معتقد بودند که زمان، تاریخ و رویدادها تکرار می‌شوند؛ به همین‌خاطر بازگشت‌ها و آغازها را پاس می‌داشتند و زمان دوری را ارج می‌نهادند. زمان دوری، عمدتا از طریق مناسبات، معنادار می‌شد والّا، نه دقیقه‌ای بود و نه عقربه‌ای. این قضیه در فرم (یا سبک) زندگی هم وجود داشت. فرم، صورت و نمایی بود که خانه‌ها، بادیه‌ها و شهرها با خود داشتند و تغییر و تحول به‌ندرت اتفاق می‌افتاد. از چادرنشینی تا بادیه‌نشینی سال‌های سال رایج بود و تا همین اواخر، خانه‌های کاهگلی کم‌وبیش وجود داشتند.

زمان خطی که با به‌کاربستن ریاضی در شمردن همین زمان دوری به ‌کار بسته شده است، یک روح نامرئی دارد که ما را وادار می‌کند با گذشت آن دستخوش تغییر شویم. اما در این روح نامرئی، حرکتی وجود دارد که وجود خود را از اعمال و رفتار ما می‌گیرد. وقتی در فیزیک، زمان از تی‌صفر به تی‌یک امتداد می‌یابد، فاصله‌ای پیموده و حرکتی ایجاد می‌شود و این حرکت وقتی به صورت اجتماعی رخ دهد، در اراده و اعمال مردم شکل می‌گیرد؛ آن‌وقت با اجرای کارهای خاصی، بعد از طی‌شدن یک دوره‌ زمانی که جامعه به تی‌یک می‌رسد، تغییری در شاکله‌ زندگی بروز می‌یابد.

شما ممکن است چندین سال از خانه و کاشانه خود دور شوید و وقتی برمی‌گردید ببینید محیطی که در آن بوده‌اید در نبودتان چندان تفاوتی پیدا نکرده است. این اراده و اعمال، خود را نه‌تنها در محیط ساختمان بلکه در عینیت‌های دیگری هم نشان می‌دهد. بر فرض مثال، زمانی نگران «ستایش»‌ها بودیم، بعد از مدتی نگران «آتنا»ها شدیم و حالا نگران «ندا»ها می‌شویم؛ این به معنای ماندن در نقطه ‌تی‌صفر است. اگرچه زمان دوری، یعنی روزها و ماه‌ها سپری شده اما حرکتی اتفاق نیفتاده است؛ به این معنا که در طول این زمان‌های سپری‌شده، اراده‌ای برای عاملیت علیه خشونت وجود نداشته یا اینکه در خود عاملیت، دقت لازم رخ نداده است. بنابراین می‌توان گفت که ما در وضعیت تی‌صفر مانده‌ایم و همان‌طور که قوانین فیزیک قابل تصور می‌نماید، حرکتی را که ثابت کند زمان گذشته است، انجام نداده‌ایم؛ پس تنها زمان دوری گذشته است و زمان خطی، همان تی‌صفر است. خورده‌ایم، خوابیده‌ایم، حرف زده‌ایم اما کاری که باعث شود متوجه گذر زمان که امری اجتماعی‌است، شویم رخ نداده است.

ماندن در لحظه تی‌صفر یا انسداد زمانی، هنگامی رخ می‌دهد که انسان‌ها کاری برای اینکه حرکت یا تغییری در آن چیزهایی که ضروری‌است پدید آورند انجام نمی‌دهند، خلاقیت لازم را ندارند یا جسارت لازم در آنها نیست.

بر خلاف تصور ما و اینکه فکر می‌کنیم کاری صورت نمی‌‌گیرد، تلاش‌های زیادی انجام می‌شود اما باید گفت که کارگر نمی‌افتد؛ یعنی کار یا اعمالی که باید برای کاهش خشونت یا نجات از بحران آب صورت گیرد محقق نمی‌شود. این می‌تواند به پیچیده‌ترشدن مسائل جامعه، دامنه کم اعمال یا قدرت فکر خلاقانه مربوط به هر یک بازگردد که از طریق آموزش در ما محقق می‌شود.

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology