🔅شاهدی میان خوابگردها / نیاز جامعه به روشنفکران.. 🖊مصطفی

🔅شاهدی میان خوابگردها / نیاز جامعه به روشنفکران

🖊مصطفی #ملکیان

🔹نیازی که هر جامعه‏ ای به کار روشنفکران دارد، ناشی از این است که آن جامعه خواه‏ ناخواه به نوعی «خواب‏گردی» مبتلا است. همه جوامع کم یا بیش و به درجات مختلف، خواب گردند؛ یعنی اندیشه‏ هایی دارند که خودشان نمی‏ دانند این اندیشه‏ ها از کجا سرچشمه گرفته است. کارهایی را می‏ کنند که خودشان نمی‏ دانند چرا می‏ کنند، موضعگیری‏ هایی دارند که نمی‏ دانند برخاسته از چیست؟ یک سلسله عشق ها، نفرت ها، پیشداوری‏ ها، تعصّبات، نفی کردن‏ ها، اثبات کردن‏ ها، مداخله کردن‏ ها، و مداخله نکردن‏ ها، یک سلسله آری گفتن‏ ها، و یک سلسله «نه» گفتن‏ ها در همه جوامع وجود دارد، بدون این که وجدان جمعی جامعه خبر داشته باشد که این همه از کجا نشأت گرفته است؟ چرا ما در این جا سکوت می‏ کنیم؟ چرا در آن جا سخن می‏ گوییم؟ چرا از این پدیده خوشمان می‏ آید؟ و چرا از آن پدیده خوشمان نمی‏آید؟ چرا به این رأی قائلیم؟ و چرا به آن رأی قائل نیستیم؟ همه ما مثل کسی هستیم که در حال خواب در حال راه رفتن و انجام فعالیتهایی است و خودش نمی‏داند که چرا این کارها را انجام می‏دهد. ما کم و بیش به این وضع دچار هستیم.

🔹در واقع بسیاری از چیزها را بی‏چون و چرا پذیرفته ‏ایم، با این که اولاً نمی‏دانیم که بی‏چون و چرا پذیرفته‏ ایم و ثانیا اگر بدانیم که بی‏چون و چرا پذیرفته‏ ایم، نمی‏دانیم که چرا بی‏چون و چرا پذیرفته‏ ایم؟ در بسیاری از موارد سازوار فکر نمی‏کنیم و نمی‏دانیم که سازوار فکر نمی‏کنیم و نمی‏دانیم که چرا سازوار فکر نمی‏کنیم. در بعضی از موارد تحت تأثیر هیجانات و احساسات و عواطف قرار می‏گیریم و نمی‏دانیم که باید تحت تأثیر این احساسات و عواطف قرار می‏گرفتیم یا نه؟ و سازندگان این احساسات و عواطف و پدیدآورندگان این هیجانات با ما چه می‏کنند؟ همه اینها نوعی خواب‏گردی است؛ نوعی خواب‏گردی که کم هستند افرادی که از آن برکنار باشند.

🔹به نظر می‏آید که هر جامعه‏ ای نیازمند کسانی است که در حال خواب‏گردی جامعه، بیدارند و به آنچه این جامعه خواب گرد می‏ اندیشد و می‏ گوید و می‏ کند، نظر می‏ کنند و این نظر را با تحلیل و نقد همراهی می‏کنند. در واقع روشنفکر به این معنی شخص بیداری است در میان خواب‏گردها، شاهد و ناقد خواب‏گردها. ما به این نیازمندیم. این کار را عالمان از آن رو که عالمند نمی‏ کنند، تئوریسینها از آن رو که تئوریسین‏ اند نمی‏ کنند، حتی مصلحان اجتماعی از آن رو که مصلح اجتماعی‏ اند نمی‏ کنند.

🔹این کاری است که کسی و یا کسانی باید برعهده بگیرند و نقد و تحلیل کنند آنچه را ما می‏اندیشیم و می‏گوییم و انجام می‏دهیم. در واقع ما را با خودمان مواجه کنند و ما را به خودمان نشان دهند. آیینه‏ ای باشند که ما خودمان را در این آیینه ببینیم. نسلهای آینده هم در آن آئینه ما را ببینند و چون این خواب‏گردی پایان‏ ناپذیر است، به نظر می‏آید که رسالت روشنفکر رسالت پایان‏ ناپذیری است؛ یعنی برخلاف کسانی که اعتقادشان بر این است که روشنفکری پدر مدرنیزم است و فرزند مدرنیزم هم هست، به گمان بنده می‏توان گفت که روشنفکری پدر مدرنیزم است، ولی دیگر نمی‏توان گفت روشنفکری فرزند مدرنیزم هم هست.

🔹اگر دوران پسامدرنیزمی به وجود بیاید، روشنفکری هیچ‏گونه شأن و کارکردی را از دست نخواهد داد. این خواب گردی همیشه هست. این تعریفی است که من از روشنفکری می‏کنم و به تعبیر دقیقتر، تعیین مرادی است که از روشنفکری می‏کنم. به گمان من روشنفکر، شاهد و ناظر خواب‏گردی‏های جامعه است و بعدا هر آنچه جامعه در این خواب‏گردی‏ها انجام داده و گفته و اندیشیده است اولاً تحلیل و ثانیا نقد می‏کند. بررسی تفاوتهای مؤلفه‏ های تحلیل و نقد، موضوعی است که شرح آن مجالی وسیعتر را می‏طلبد.

🔰سخنرانی شاهدی میان خوابگردها

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology