۱⃣انتخاب ملت یا مردم؟. ✍🏻 محمد اناری، پژوهشگر فرهنگ عامه

1⃣انتخاب ملت یا مردم؟
✍🏻 محمد #زینالی اُناری، پژوهشگر فرهنگ عامه

انتخابات در ایران با تمام دنیا متفاوت است. البته در تمام سرزمین ها انتخابات یک سری زمینه های بومی برای انتخاب تفاوت ها دارد. در ایران هم این گونه است، اما زمینه های بومی آن تأثیرگذار و قابل توجه هستند. تا کنون فرصت این که در انتخابات چپ و راست روبروی هم قرار گیرند یا انتخاب سومی از آن نوع که آنتونی گیدنز مد نظر قرار دارد یا آن گونه نواندیشی که مصطفی و موسی صدر در پی اش بودند، به میان نیامده است تا مردم با موج سومی به عنوان گفتمان بینابینی آشنا شده باشند.

آن چه در رفتارهای انتخاباتی در دهه ی اخیر مورد مشاهده قرار گرفته است این است که دو رویکرد انتخاباتی بیشتر داعیه داری کرده اند و آن دو اغلب در مفاهیمی را به عنوان نشانه های اجتماعی به میان انداخته اند تا رای دهندگان در این گوی و میدان خود را معنی کنند. کنشگران همواره زندگی و نقش خود را معنی می کنند و از خلال همین معناها است که در انتخابات ها رای می دهند و آن جمله که می گویند مردم دولت خود را تعیین می کنند یا مردم لایق دولت خود هستند، همین جا عیان می شود. در نتیجه اعضای جامعه هم با تعبیرات و توجه های خودشان میدانی از معنا را برای دولت ها می آفرینند تا دولت ها بتوانند گوی انتخاب شدن را بربایند.

دو مفهوم مرکزی که به نشانه های بسیار دیگری هم امکان نقش آفرینی در میدان انتخابات می دهند، دو استراتژی مهم از نقشمندی انسان ها در میدان های زندگی شان می باشد. یعنی این که اعضای جامعه بخواهند در زندگی روزمره شان و حتی در انتخابات چه نقشی را بازی کنند، در انتخاب شدن کاندیداها موثر است. اینکه کنشگران بخواهند مردم باشند یا ملت، در انتخاب نمایندگان شان نقش اساسی بازی می کند. دو رفتار مردم گرایانه و ملت گرایانه از سیاستمداران را نیز در آستانه انتخابات مشاهده می کنیم. مردم آن تصوری از کنشگران جامعه هست که پیشتر و پیش از شکل گرفتن دولت مدرن در جایی که بعدترها ایران نامیده شد، وجود داشت، اما ملت تصوری از حضور مدرن در شرایط دولت-ملت دموکراتیک ایرانی می باشد که پس از مشروطه، نهضت نفت و انقلاب اسلامی حاصل شده و تحکیم یافته است.

از این رو برخی سیاستمدارن همواره نام مردم در زبان شان است و به سیاست های پیش از نظام های رفاهی بیشتر وام دارند و سعی می کنند به صورت عمومی و خارج از ساختارهای خشک رفاهی رفتارهای مهربانانه، قهرمانانه و حامیانه به خصوص به اعضای ضعیف جامعه داشته باشند تا آن ها را از این طریق برای انتخاب خود وشبکه های سیاسی جذب کنند. از این طریق نشانه هایی کاریزما از خود خلق می کنند، مانند جوانمردان که یکی از صفات بومی خیر و احسان در جامعه ما هست، دست ضعفا را می گیرند و بیش از این که قوانین و اقتصادهای مالیاتی و رفاهی را محل دادگری ضعفا قلمداد کنند، زمینه های بومی از خیریه و انسان دوستی که به نظر می رسد در جامعه فراموش شده است، را تقویت می کنند.

اما وقتی اعضای جامعه خود را جزء طبقاتی از جامعه حساب کرده و به شکل مدرن و منظم دولت اعتماد کنند و سعی کنند در ساختارهای آگاهی و دانش جدید بالا روند، به احزاب و سیستم های بروکراتیک سیاست و اقتصاد اعتماد کنند، دیگر به قهرمانان کاریزما و ساختارشکن نظم جدید توجه نمی کنند و بیشتر به سیاست به مثابه علم توجه میکنند و از این رو طالب حضور کسانی در سیاست هستند که بیشتر رویکردی نظم مدارانه داشته و در قالب نهاد دولت و دانشگاه سیاست خود را ابراز می کنند. در این حالت، اعضای جامعه خود را ملت معنا می کنند و به حقوق خود قانع بوده و دنبال انتخاب های کاریزما برای رشد خارج از ساختار نظم جدید نمی روند.

در این جا، ضعف ساختار نوین جامعه یک عنصر اساسی برای پیدایش این دو رویکرد به عنوان رویکردهای موفق حاضر در سیاست هستند. معماری سیستمی که بتواند به این دو گروه مجال حضور بدهد نیز اهمیت دارد. این که رفتار امت مدار و حامی مردم محروم از یک سو و رفتار ملت مدار و حامی حزب و حقوق شهروندی از سوی دیگر داعیه داری می کنند، نشان دهنده این است که ساخت جامعه دچار یک دوگانگی در سیاست و حتی زندگی می باشد. اعضای جامعه هنوز میان این دو انتخاب مردم بودن و ملت بودن سرگردان هستند و نمی دانند باید همچنان نقش پیشامدرن خود به عنوان مرید و معتقد به سیاستمداران را بازی کنند یا می توانند تحولات ساختی را پذیرفته به عنوان شهروند، عضو حزب و سلیقه سیاسی انتخابی عقلانی داشته باشند.

#انتخابات
#ریاست_جمهوری

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw