🔅 اقتصاد سیاسی خطر در جامعۀ پرمخاطره. 🖋 رضا

🔅 اقتصاد سياسی خطر در جامعۀ پرمخاطره
🖋 رضا #امیدی

🔸رویکرد غالب در تحلیل مخاطرات کاری و غیرکاری نظیر حوادث رانندگی در ایران بیش از هر چیز مبتنی بر «فردی‌دیدن» مخاطره است. ازهمین‌رو، حتی در دسته‌بندی عوامل بروز حادثه برچسب «بی‌احتیاطی» بیشترین میزان فراوانی را دارد. برای مثال، از مجموع حدود 1400 نفر مرگ‌ومیر حین کار و همین مقدار قطع عضو حین کار در سال، بیش از 90 درصد موارد به بی‌احتیاطی نسبت داده شده است. همین نرخ در حوادث رانندگی هم تکرار می‌شود. در اين نگاه واقعيت گورخوابي هم به ورشکستگی فرد گورخواب درنتیجۀ تصمیمات غلط فردی، یا مسئلۀ بیکاری به «ضعف مهارت‌های فردی» تقلیل می‌يابد. اساساً این «فرد» است که باید در مقابل مخاطره‌های مداوم از خود مراقبت کند و ساختارها و نهادها، وظیفه‌ای برعهده ندارند.

🔸در این نوع تحلیل نوعی «انکار وضعیت» نهفته است؛ انکار عوامل ساختاری. زیرا تأکید بر این نوع عوامل، بی‌مسئولیتی‌ها، رهاشدگی‌ها، و ناکارآمدی‌ها را آشکار می‌کند. «پاسخگویی» می‌طلبد. چیزی که ساختار از آن فراری است. اقتصاد سیاسی نهفته در مناسبات کاری ایران هم نقد استراتژی «انکار وضعیت» را دشوار می‌کند. در حادثۀ شلاق‌خوردن کارگران معدن آق‌قلا، در حادثۀ معدن یورت، و در بسیاری دیگر از موارد، پای نهادهایی در میان است که اگر در وقوع حادثه بر «وضعیت و ابعاد ساختاری حادثه» تأکید شود، مسئله، سیاسی می‌شود. خودِ این موضوع، سلطۀ موجود در روابط و محیط کار را تشدید می‌کند. در جریان روند تعطیلی کارخانۀ «روغن قو» نمایندگان کارگران می‌گفتند مالک جدید شرکت با دو سه نفر که ژست نیروهای امنیتی را می‌گیرند در جلسات حضور می‌یابند و از این نمایش برای تهدید و سرکوب صدا و خواست‌های کارگران استفاده می‌کنند.

🔸«موقتی‌سازی شغلی» هم از یکسو تشکل‌یابی نیروی کار را تضعیف کرده و از سوی دیگر شرایطی را بر کارگران تحمیل می‌کند که جرئت پیگیری ساده‌ترین و بنیادین‌ترین حقوق‌شان را از دست می‌دهند. در جریان حادثۀ معدن یورت، کارگران می‌گفتند «جرئت بیان واقعیت‌های ایمنی معدن را به بازرسان نداشتیم، چون به اخراج از کار تهدید می‌شدیم». همین مسائل سبب می‌شود که نیروی کار به‌ویژه در مشاغل سخت و زیان‌آور به‌دنبال «انطباق» با شرایط باشد و از همین‌روست که مصرف مواد مخدر در معادن، در سایت عسلویه، و ... بسیار بالاست.

🔸این رویه همواره به‌عنوان یکی از راهکارهای اصلی روی میز سیاست‌گذاران ایران قرار دارد. می‌بینیم که در زمینۀ بازنشستگی هم طی سال‌های اخیر، خصوصی‌سازی و انفرادی‌کردن نظام بیمه‌ای به‌عنوان مهم‌ترین راهکار مطرح بوده است. نظام سیاست‌گذاری ما باید به این درک برسد که در حوزه‌های اجتماعی، خصوصی‌سازی نه‌تنها راه‌حل مدیریت مخاطره نیست بلکه خود از عوامل بروز و تشدید مخاطره است.

#سیاستگذاری #اجتماعی

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology