✅لپ‌لپ‌سازی یا لپ‌تاپ‌سازی، مسأله این است …✍🏻محمد فاضلی

✅لُپ‌لُپ‌سازی یا لَپ‌تاپ‌سازی، مسأله این است.

✍🏻محمد فاضلی

🔹هر روز چند خبر می‌رسد درباره سیاست‌گذاری و سیاست‌هایی که دولت، مجلس، قوه قضائیه یا بقیه سازمان‌های دیگر وضع می‌کنند. دولت عوارض وضع می‌کند بر خروج از کشور، پیشنهاد می‌کند قیمت سوخت‌ افزایش یابد؛ مجلس هم در کمیسیون تلفیق پیشنهادات دولت را کنار می‌گذارد و نماینده‌ها پیشنهادات خودشان را لابه‌لای بودجه می‌گنجانند. وزارت آموزش و پرورش درباره مدارس سمپاد تصمیم می‌گیرد، گفته می‌شود شورای عالی محیط‌زیست بخشی از مناطق حفاظت‌شده را واگذار کرده است؛ درباره دارایی‌ها و درآمدهای سازمان تأمین اجتماعی قانون وضع می‌شود؛ پارک پردیسان به شهرداری تهران واگذار می‌شود؛ دانشگاه آزاد زیر و رو می‌شود، محصولات کشاورزی خرید تضمینی می‌شوند، تعرفه واردات خودرو بالا و پایین می‌شود، سیاست فرهنگی تغییر می‌کند، حق و حقوق زنان دستکاری می‌شود، و همین‌طور پشت سر هم سیاست، تصمیم و اقدام.
🔹امیر ناظمی یادداشتی نوشته به اسم «چه کسی را برای کشتن انتخاب کنیم؟» و خلاصه ایده‌اش این است که «سیاست‌گذار ... همیشه با هر انتخابی یک قتل عام دسته‌جمعی می‌کند؛ قتل عامی که چاره‌ای ندارد! اما پرسش سیاست‌گذار خوب آن است: چگونه قاتل منصفی باشیم؟» هر کدام از تصمیم‌های فوق به نفع کسانی و به زیان کسان دیگری تمام می‌شود. این تصمیم‌ها می‌توانند خوب یا بد باشند؛ و اصلاً می‌شود تصمیم‌های دیگری گرفت. هر سیاست و تصمیمی قربانیانی دارد. قربانیان با چه معیاری، بر اساس کدام ارزیابی، برای رسیدن به چه هدفی، با چه تضمینی و تحت کدام اصول اخلاقی، عملکردی یا هر معیار دیگری انتخاب می‌شوند؟
🔹نظام تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری می‌تواند مثل کارخانه تولید «لُپ‌لُپ» باشد، تولید تخم‌مرغ شانسی با یک لایه شکلاتی در هر تصمیم که شیرینی آن نصیب گروه‌هایی می‌شود، و در میان هر تصمیم و سیاستی هم قطعاتی که مردم باید تکه تکه آن‌ها ‌را سر هم کنند. گاه چیز خوبی می‌شود (عین اسباب‌بازی‌های جالب لُپ‌لُپ که کودکان را خوشحال می‌کند) و گاه این قطعات اصلاً به هم نمی‌خورند و وقتی به زور و زحمت سر هم می‌شوند دردی دوا نمی‌کنند (عین اسباب‌بازی‌های مزخرف لُپ‌لُپ). درون لُپ‌لُپ هر چه باشد، دست آخر اسباب‌بازی است. لُپ‌لُپ علاوه بر آن‌که شانسی است، دفترچه راهنما هم ندارد، و هیچ چیزی درباره آن شفاف نیست.
🔹خریدار وقتی یک دستگاه لَپ‌تاپ – یا چیزی شبیه آن مثل موبایل، دوربین یا ... - می‌خرد، یک دفترچه راهنما تحویل می‌گیرد که همه چیز آن‌را توضیح داده است. خریدار می‌فهمد این دستگاه برای چه اهدافی ساخته شده، نرم‌افزارش چگونه کار می‌کند و باید از آن چه انتظاری داشته باشد. یک برگه گارانتی هم دارد که اگر دستگاه خراب بود و کار نکرد، مسئول کیست؛ و خسارتش چگونه جبران می‌شود.
🔹نظام تصمیم‌گیری - در همه ارکان این کشور - اگر می‌خواهد اعتماد مردم را جلب کند، باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد «لُپ‌لُپ» تولید کند یا «لپ‌تاپ». لپ‌تاپ کار می‌کند و لپ‌لپ گول می‌زند. بهترین راه گفت‌وگو با مردم، گفت‌وگو بر سر سیاست‌هاست؛ هر چه هست؛ سیاست‌هایی که زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. سیاست‌گذار بالاخره باید مشخص کند که سیاست‌هایش به چه درد می‌خورند.
🔹ما وقتی از تصمیم‌ها مطلع می‌شویم که کار از کار گذشته است؛ و به قول امیر ناظمی، سیاست‌گذار قربانی‌اش را انتخاب کرده و گاه کشته است. سال‌هاست در حسرت دو صفحه گزارش شفاف مانده‌ایم که یک نفر مسئولیت آن‌را پذیرفته باشد؛ و بتواند توضیح دهد که چرا، با کدام مطالعه، بر مبنای ارزیابی کدام پی‌آمدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی چنین تصمیمی گرفته شده است. گزارشی که توضیح دهد اسناد مطالعات پشتیبان آن کجاست؟ مردم چگونه می‌توانند مطمئن شوند تصمیم درست است، منتقدان کجا فرصت داشته‌اند نظرشان را اعلام کنند؟ و آیا سیاست بهتری وجود نداشته است؟
🔹«گذار از لُپ‌لُپ‌سازی به لپ‌تاپ‌سازی» ضرورت حیاتی این کشور، و برای این گذار، راه‌اندازی نظام ارزیابی تصمیمات و سیاست‌ها، ناگزیر است. مردم را در حسرت گزارش‌های شفاف، درست مثل دفترچه راهنمای لپ‌تاپ، زجر ندهیم. شفافیت را از ارائه گزارش‌های صریح درباره تصمیمات و پی‌آمدهای آن‌ها آغاز کنیم. لُپ‌لُپ‌سازی کافیست، آن کودکان که با اسباب‌بازی لپ‌لپ خوشحال می‌شدند، بزرگ شده‌اند و به لپ‌تاپ نیاز دارند. اگر آن‌قدر مطمئن هستیم که جز برای خیر و منافع مردم خدمت نمی‌کنیم، درباره سیاست‌ها و تصمیم‌ها، شفاف گزارش دهیم. پشت مردم پنهان نشویم، روبه‌روی ایشان بایستیم و شفاف سخن بگوییم. هر چه هستیم، «دست‌ورزان گنگ‌زبان» نباشیم.

#جامعه
#سیاست_گذاری

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_Sociology