❄️زمانی که برف می‌تواند امیدبخش باشد!.. ✍🏻مهران صولتی

❄️زمانی که برف می تواند امیدبخش باشد!

✍🏻مهران صولتی

📍شب گذشته برای کاری در دانشگاه رهسپار تهران شدم. هجوم کولاک نزدیک سمنان شگفت انگیز بود! آنهم در نیمه شب که امیدی به امداد رسانی نمی رفت. به هرحال اتوبوس خرامان خرامان به راه خود ادامه داد و ما را با تاخیری دوساعته به تهران رساند. اگر چه برف همچنان می بارید و رفت و آمد دشوارتر از هر زمانی به نظر می رسید ولی حسی از نارضایتی در سیمای شهروندان مشهود نبود! حتی برای من که به دلیل اختلال در انجام کاری که برای آن آمده بودم بی حاصل و بلافاصله باید باز می گشتم. واقعا چه چیزی می توانست همه این مصائب، از راه بندان ها تا پیش بینی ناپذیر بودن وضعیت جاده ها را تحمل پذیر و قابل پذیرش سازد؟ به نظرم پاسخ در جوانه زدن امیدی تازه در برهوتی از ناامیدی ها و فسردگی های ایام اخیر نهفته است! از جنس همان امیدی که به دنبال افشاگری محمود صادقی از پدیده رسوای سعید طوسی در جانمان شکفت! اینکه می شود در زنجیره ای از حوادث یکسره ناامید کننده به یک لحظه امتناع و یک نقطه انقطاع اندیشید. برف امروز اگر چه نمی تواند نقطه پایانی بر فرآیند جانکاه خشکسالی های طبیعی اخیر باشد ولی می تواند خشکی جان ما را از پس حوادثی چون زلزله، اعتراضات اخیر وسانچی، جلایی مجدد بخشد! اینکه می توان بر تقدیر نامبارک ایرانیان در حوادث اخیر دست کم نقطه پایانی هر چند موقت نهاد! درست در روزهایی که بیم آن می رفت که زیر بار این همه ناامیدی کمر بشکنیم و اعتراضات خود را به درون کشانده و بیمارتر و فسرده حال تر از پیش شویم، برف با همه مصائب اش توانست ما را حتی برای لحظه ای کوتاه هم که شده، به آشتی خداوند و طبیعت با ایرانیان امیدوار سازد! لحظه ای کوتاه و نوید بخش! اگر چه از فردا ممکن است باز هم درگیر نابسامانی ها و بی برنامگی ها شویم(هر چند که از همین الان هم به واسطه بحران در مدیریت بحران نشانه هایی از آن هویداست!)، ولی قامت جمعی شکسته ما به این تکیه گاه سخت نیاز داشت.

ببار ای برف... برف امید!

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology