✅گسترش نهادی شدن امر دینی به «اعتکاف». ✍🏻محمدرضا

✅گسترش نهادی شدن امر دینی به «اعتکاف»
✍🏻محمدرضا #پویافر

طی این سالها که برگزاریِ اعتکاف در مساجد به ویژه در نیمه رجب توسعه یافته، بازهم طبقِ روالِ معمولِ مناسک و آیین‌های دینی، ولعِ دستگاه‌های حاکمیتی و سازمان رسمیِ دینی کشور به سمت نهادی سازی آن هم گسترش پیدا کرده است.
هر ساله از حدود 2 ماه مانده به روز ولادت امام علی(ع) سازمان‌های مختلف با راه اندازی انواع سامانه های ثبت نام و استفاده از روش های اطلاع رسانی مختلف برای اعتکاف در امکان زیارتی و مقدس اقدام می کنند. از سوی دیگر، سازمانهای مختلف برای اعلام برنامه های مفصل و خاص خود برای اعتکاف از هم پیشی می گیرند و تلاش می کنند تا سخنران و مداح برجسته تری را دعوت کنند.

1
تمام آنچه در مورد پیامدهای نهادی سازی امور دینی می توان گفت و پیش از این گفته شده به طور مضاعفی در مورد تلاش برای نهادی سازی اعتکاف ازسوی نهادهای حاکمیتی و سازمانهای دینی رسمی هم قابل مشاهده است. طی سالهای گذشته تا به امروز، نهادهای رسمی حاکمیتی، اعتکاف را که برخی جوان ها و بزرگتر از جوان ها، فرصتی برای تنها بودن با خود، فکر کردن به خود و دوربودن از انواع هیاهو و صداهای محیط اطراف می دانند، به تصرف خود درآورده است. حالا دیگر اعتکاف، نه فرصتی برای تنها بودن، بلکه فرصتی برای توفیقِ اجباریِ گوش دادن به صدایِ متکلم وحده آقای سخنران است. حتی برنامه های قرائت قرآن و گاهی مداحی و برنامه های متنوع دیگر به نام برنامه های فرهنگی، دیگر ممکن است کمتر جایی برای تو بگذارد که خودت باشی و خودت.
این میل شدید به یکسان سازیِ باورها و الگوی مشارکت افراد در آیین ها و مناسک، از یک طرف مردم را نسبت به این نوع مدیریت امر دینی- و حتی شاید نسبت به کل امورِ دینی- به اندازه کافی بدبین خواهد کرد. بدبینی ای که کاملاً در جهت خلافِ اهداف مورد انتظار از این همه هزینه و صرف زمان و نیروی انسانی عمل می کند.

2
همچنین، یکسان سازی نحوه دین ورزیِ مومنان، خوشایندیِ امر دینی را برای آنان کم می کند و خطر تکرار زدگی، در فعالیتهای دینی را تقویت می کند. بنابراین بر خلاف تمایل فرد به برنامه ریزی دلخواهِ شخصی برای فرصت سه روزه ی خلوتِ با خود، تقریباً بیشتر وقتهای مفید او با برنامه های از پیش تعیین شده در محل اعتکاف پر می شود. اگر تنهایی در یک جامعه مدرن غربی امری «نادر» است که در هیاهویِ همه جاییِ شهرها به سختی می توان آن را پیدا کرد، اما در «جامعه ای در تقلای دینی ماندن، اما در مسیرِ مدرنیته غلتیده همچون ایران»، این تنهایی، «امری نایاب» است و نه حتی نادر. چرا که حالا حتی در فردی ترین و شخصی ترین برنامه دینی هم که استعداد ایجاد تنهایی را برای یک شهروند جامعه دینی تعریف می کند، آیین نامه ها، برنامه ریزی های دولتی و رسمی و عاملان اجرایی این برنامه های رسمی حضور دارند و این آخرین خاکریزِ تنهایی شما را هم به تصرف در آورده اند.

3
آنچه وجه نهادی شدهِ اعتکاف را در جامعه امروز غلظت بیشتری می دهد، رسانه ای شدن اعتکاف است. هرچه در مسجد معروف تر و مکان مقدس بزرگ تری معتکف شوی، خطر هجوم دوربین ها و میکروفون ها هم برای تو بیشتر است. حالا دوربین ها می خواهند تصویرِ چشمان اشکبار یک جوانِ پاکِ انقلابی هستی را برای تمام جهان مخابره کنند و صدای ترا که سوزناک و گرفته است ضبط کنند تا هموطنانت به داشتن چنین جوانانی در کشور به خود ببالند. تصرف و تجاوز در حریمها که پیش از این، آن را با دوربین های نصب شده در خیابان ها حس می کردیم، حالا در شخصی ترین لحظاتِ زندگیِ هم قابل مشاهده است.

4
البته انتقاد از نهادی شدن امر دینی، انتقاد از ذاتِ امر دینی نیست. بنابراین آنچه به عنوان جواب به پرسش همیشگی «چه باید کرد؟» می توان گفت، به طور ساده در واسپاری عرصه های تصرف شده و تجاوز شده فرهنگی و دینی، به «مردم» است. مشارکتهای داوطلبانه چه در قالب مشارکتهای فردی و چه در قالب گروه های داوطلبانه به خوبی توانایی تأمین حداکثر انعطاف، تنوع پذیری حداکثری و جلب مشارکت توأم با اعتمادزایی- و نه اعتماد زدایی حاصل از نهادی سازیِ همه چیز- را خواهد داشت. این رویه می تواند یک نسخه کلی برای کل عرصه فرهنگی جامعه از جمله در حوزه امر دینی باشد؛ نسخه ای که دولت به دلایل گوناگونی که پیش از این در همین مجالِ مجازی اشاره شده، از آن واهمه دارد.

#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw