شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
🔰 «یعنی چی میشه؟» (به کدامسو باید رفت؟). 🖋 مهدی سلیمانیه
🔰 "یعنی چی میشه؟" (به کدامسو باید رفت؟)
🖋 مهدی سلیمانیه
▪️"شما که جامعهشناسی میخونی، یعنی چی میشه؟ درست میشه؟ «امیدی» هست؟" در این یکسال اخیر، به اندازه تمام سالهایی که دانشجوی جامعهشناسی بودهام، مخاطب این سؤال واقع شدهام. همهجا: از مهمانی خانوادگی، تا محل کار، تا تاکسی، تا اعضای خانواده.. همگی تقریباً با همین بیان. با تأکید بر همان بخش آخرش: «امیدی هست؟» حتی در سال 88 و آنهمه اتفاقات دردناک بعدش، آن موج ناامیدی و خشم بعدش، یادم نمیآید که این همه این سؤال را شنیده باشم.. اعداد هم همین را میگویند: نمونهاش همین آمار چند روز قبل میزان درخواستهای مهاجرت به امریکا..
▪️چرا؟ چرا جامعه این همه احساس بیپناهی کرده؟ چرا ترس برمان داشته؟ چرا از امید میپرسیم؟ چراییاش را درک میکنم. نه فقط چون دانشجوی جامعهشناسیام. چون من هم خرید میروم. چون من هم روز به روز چهرههای خستهتر از دیروز کارتنخوابان و کودکان کار را میبینم. چون من هم فشار اقتصادی را روی شانههایم حس میکنم. چون من هم دارم روز به روز دندانهایم را بیشتر با خشم، از شنیده نشدن صدای مردم در آن بالاها، به هم فشار میدهم. چون هر روز بیشتر حس میکنم این دولت، علیرغم تمام محدودیتهایش، علیرغم تمام فشارهای تندروها، باز هم بدتر، خیلی بدتر از میانگینی که میتوانست عمل کردهاست. امانتدار نبوده. منفعل بوده. مسیر غلط رفته. تیم غلط چیده. با فساد آنچنان که میتوانسته درنیفتاده. بقیهی بخشهای قدرت هم که دردشان، هر چه هست، درد مردم نیست. که اگر بود، وضع این نبود.
▪️امیدی هست؟ بله. قطعن. به هر کس، به قد فهم خودم و دنیای او، طوری جواب میدهم.. اما نقطهی مشترکش طبیعتاً «امید» است. امید که #بذر_هویت_ماست. بیامید که راهی نیست. فردایی نیست. اما جز امید، واقعاً حس میکنم بذرهای خوبی هست. این جامعه هم لیاقتش و هم قابلیتاش، فردایی بهتر است. این را از سر دلسوزی و امید واهی دادن نمیگویم. میبینم. آنچه در جامعهشناسی خواندهام به من این را میگوید. تاریخ ایران معاصر به من این را نشان میدهد. قطعاً اما با تلاش. تلاش ِ سخت. تلاش ِ جمعی جانفرسا. از آن تلاشهای مجاهدان مشروطه. از آن تلاشهای شریعتیطور و آتش بر جان..
▪️مسیر کدام است؟ روزی نیست که به این سؤال فکر نکنم. آنچه در مختصرترین حالتش میتوانم بگویم، این است که مسیر، همان مسیری است که در #مشروطه رفتهایم. جان مشروطه چه بود؟ اینکه مردم، خواست مردم، درد مردم، زندگی بهتر این جهانی برای مردم مبنای تمام تصمیمگیریها باشد. مبنای اداره کشور. نه اراده سلطان. نه فدا کردن زندگی این جهانی به وعدهی برخی شیوخ و معممین ِ ناهمراه با مردم. نه مصلحت استعمار و خواست قدرتهای جهانی. نه برد ِ یک عدهی خاص و پولدارتر شدن آقازادهها و خانزادهها. نه. مردم. مسیر، همان مسیر مشروطه است. راهی که تا جایی رفتیم، اما نیمه مانده. باید همچنان پیمودش.
▪️باید به تجربه #مشروطه برگردیم. بدانیمش. دقیق. بخوانیمش. سر به سطر. کنار ستارخان بایستیم و دسیسههای روسیه را ببینیم که چطور برادرانمان را به خاک میاندازد. در کنار آیتالله محمد طباطبایی و آیتالله بهبهانی بایستیم و ببینیم که چطور انگلستان، با روسیه در زمین زدن مشروطه همپیمان میشود. کنار یپرمخان و میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل و میرزاده عشقی بایستیم و ببینیم چطور دست محمدعلیشاه مستبد، با روس و انگلیس استعمارگر در یک کاسه است. نه. باقی راهها را آزمودهایم. کسی همراهمان نیست. باید دست به زانوی خودمان بزنیم. از دل تنهاییمان، از دل بیپناهیهایمان، هر جا که هستیم، برای نجات ایران، برای ساختهشدن ایران، همراه شویم و مایه بگذاریم و بسازیم.
▪️امید را زندهگی کنیم. با هم که باشیم، پشت این سربالاییهای تند، فردا روشنتر است. اینجا، مسوولیت نخبهها، هر جا که هستند، در هر موقعیتی، بیشتر از مردم عادی کوچه و بازار است. این مردم، به ما دلخوشند. این مردم، به وفای ما دل بستهاند. پشتشان را خالی نکنیم. امیدشان را ناامید نکنیم. حال ایران خوب نیست. ایران را تنها نگذاریم.
▫️عکس: برخی مشروطهخواهان، در بند، پس از شکست موقت مشروطه در استبداد صغیر با همدستی روس و انگلیس و شاه مستبد. چه کسی میداند حال آنها را در بند، پیش از اعدام.. اما امید را زندهنگه داشتند...
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology