▫️ واقعیت اجتماعی همسران. 🖋 محمد زینالی اناری

▫️ واقعیت اجتماعی همسران
🖋 محمد زینالی اُناری

📍اوائل دهه ی هفتاد، ایرانی ها به تماشای سریال هایی می پرداختند که می توانست برای شان تجربه های جمعی رسانه ای ایجاد کند، آن زمان که هنوز نه ماهواره بود و نه ویدئو، تلویزیون مردم را پای خود میخ کوب می کرد.

داستان فیلم این بود که به زندگی خانواده ی هسته ای امروزی که به دنبال نمایش ضمنی چالش های جدیدی چون زندگی در آپارتمان، که رفته رفته در شهرستان ها هم رواج پیدا می کرد، کارهای صنعتی مانند دامداری و مسائلی چون نازایی و حل این مسئله برای تداوم زندگی شیرین همسران بود.

اگرچه اغلب صحنه های این فیلم در زمان فراغت و عمدتاً با اتفاقات پیش روی زندگی خانوادگی همراه بوده و تلخ و شیرین های روزمره و اتفاقاتی که می توانست به عنوان موضوعاتی برای صمیمیت و شیرینی زناشویی نمایش داده می شد، اما به طور کلی در هر صحنه ای زمزمه ای از کار روزانه ی همسرانی به میان می آمد که هر روز اول صبح به سر کار می رفتند.

در این فیلم، زنان، به تفسیر روانشناختی آن روز، پشت سر مردان بودند و برای موفقیت آنان خانه را شاداب و زندگی را شیرین و او را حمایت می کردند، اما اول هر صبح کیف و کفش او را برای «کار صنعتی» مرتب می کردند، چیزی که مناسب جامعه ی در حال رشد صنعتی بوده و از خانواده انتظارش را داشت.

پیش از این فیلم، دعواهای زناشویی موضوع سریال ثابت و جذاب «آینه» بود که بازتاب نیاز همسران به آشتی و وفاق برای کار بهتر و زندگی شیرین تر بود. در صحنه هایی از این فیلم، همسران به دلیل دوست بازی شب ها دیر به خانه می آمدند، چیزی که در همسران خبری از آن نبود و اتفاقات جذاب فیلم پیرامون وفاق زناشویی رخ می داد.

«واقعیت اجتماعی» آن چیزی است که مردم در جریان زندگی و از طریق نمادپردازهای مهم اجتماعی مانند ضرب المثل­ ها، برنامه های عمومی، مناسک­ های گذار و نمایشگرهای رسمی مانند تلویزیون با آن آشنا شده و زندگی خود را بر اساس نظم ذهنی ای که از این روایت­ های پیرامونی برگرفته اند می سازند.

واقعیت اجتماعی از سوی عوامل ساختاری تولید می شود و فلسفه ­ی فکری سازندگان این فیلم با تفکر صنعتی مدیران اجرایی همگرایی نشان داده و بینندگان را با این موضوع همراه می کرد. در نتیجه، ارزش­های لازم برای آن جنس از واقعیتی که مورد نیاز رشد و توسعه ­ی کشور بود، از طریق رسانه تدارک دیده و به اصطلاحی، ساخته می شد.

گذشت زمان، تنوع و تحول­های دیگری پیش روی سریال های تلویزیونی و البته پیش روی واقعیت اجتماعی قرار داد. دهه ­ای بعد، اغلب فیلم ­ها شاهد ماجراهای عاشقی و ازدواج مستقل جوانان، چیزی که می­ توانست موضوع روزی چون گسست نسلی باشد،بود و در برهه ­ای، مردهای میان سال یا پا به سن گذاشته ­ای که بر خلاف رویه رایج خانواده­ی هسته­ای به دنبال ازدواج با دختری جوان بودند موضوعات اصلی زناشویی قرار گرفتند.

بر همین اساس، پرتره­ هایی مانند « مهین ترابی» که موضوع اصلی زندگی زناشویی به عنوان زن خانه دار و حامی همسر صنعت گر یا متخصص بود، جایش را به تصویرهای متنوعی داد که موضوع اصلی عشق های زناشویی یک پسر جوان یا لغزش یک مرد پا به سن گذاشته­ی «پولدار» دارای خانه و اموال موروثی برای از هم گسستن خانواده ای مرفه بودند. به نظر می ­رسد، به جای تفکر صنعتی، دیدگاه ­هایی که در بازارهای معاملات و خانواده­های درگیر رایج بود به ذهن سازندگان فیلم راه یافت.

این فیلم ها در لا به ­لای فیلم­ های دیگری بود که برای زندگی زناشویی ساخته می­ شدند، فیلم هایی که بیش از این که زندگی جدی و «کار» و «صنعت» در آن ­ها موضوع اصلی باشد، خنده، شوخی و وقت گذرانی موضوع آن بود.

اول دهه­ ی هشتاد، مردم پای فیلمی می ­نشستند که باز هم موضوع آپارتمانی بین همسایگان بود، اما اتفاقات آن بیش از این که چالش­های زندگی روزمره و «کار» باشد، شوخی­ ها و جنجال­ های میان همسایگان متنوعی است که گاه با دروغ و شیطنت با هم ارتباط برقرار می کنند.
🔸برای مطالعه ادامه نوشته، Instant View را فشار دهید 🔻
📎 goo.gl/tjMeDw

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology