📍این سؤال غالبا مطرح می‌شود که وجود طبقات مختلف جامعه تا چه حد مفید و یا حتی لازم است؟

📍اين سؤال غالبا مطرح می‌شود که وجود طبقات مختلف جامعه تا چه حد مفيد و يا حتی لازم است؟ پاسخ به اين سؤال طبعاً برای هر دوره تاريخی متفاوت است.
بی‌شک زمانی بود که اشرافيت ناحيه‌ای يک رکن اجتناب ناپذير و ضروری جامعه را تشکيل می‌داد. اما اين به گذشته‌های بسيار بسيار دور برمی‌گردد.
سپس زمانی فرا رسيد که يک طبقه متوسط سرمايه‌دار، يا بقول فرانسويان «بورژوازی»، با ضرورتی به همان اندازه اجتناب ناپذير سر برآورد، عليه اشرافيت ناحيه‌ای به مبارزه برخاست، قدرت سياسی آن را در هم شکست، و به نوبه‌ی خود (قدرت) غالب اقتصادی و سياسی شد. اما از زمان پيدايش طبقات، هرگز نشده است که جامعه از وجود يک طبقه کارگر بی‌نياز باشد. (هر چند) اسم، يعنی جايگاه اجتماعی اين طبقه عوض شده است؛ سرف‌ها جای برده‌ها را گرفتند، و سپس جای خود را به کارگران آزاد سپردند – آزاد، يعنی آزاد از بندگی ولی در عين حال آزاد از هرگونه مايملکی در اين دنيا بجز نيروی کار خویش.
اما قضيه روشن است؛ عليرغم هر تغييری که در صفوف بالايی‌ها و غير توليد کنندگان جامعه پديد آمد، جامعه نمی‌توانست بدون وجود يک طبقه توليد کننده به حيات خود ادامه دهد. پس وجود چنين طبقه‌ای تحت هر شرايطی لازم است، هر چند که بايد زمانی فرا رسد که اين ديگر يک طبقه نباشد، بلکه تمام جامعه را شامل شود.

#فريدريش_انگلس، طبقات اجتماعی؛ لازم و زايد


💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology