✅ زنان در جامعه.. ✍🏻فریدریش انگلس

✅ زنان در جامعه

✍🏻فریدریش انگلس

خانواده تک‌همسری در دوران گذر از مرحله میانی به مرحله بالاتر بربریت از خانواده زوجی پدید آمد،و پیروزی نهائی آن یکی از نشانه‌های شروع دوره تمدن است.تک‌همسری بر بنیان مردسالاری استوار است؛هدف روشن آن تولید فرزندان با مردسالاری بی‌چون و چرا است،این مرد سالاری برای آن که فرزندان بتوانند به‌عنوان وارث طبیعی از ثروت پدر ارث ببرند ضروری است.تک‌همسری به لحاظ استحکام بیشتر پیوند ازدواج،که اکنون دیگر نمی‌تواند با رضایت طرفین فسخ شود،از ازدواج زوجی متفاوت است.اکنون فقط مرد می‌تواند طبق مقررات آن را فسخ کند و همسر خود را رها کند.حتی امروز نیز بی‌وفایی زناشوئی حق مرد است،دست‌کم توسط رسوم رایج تقدیس شده است(قوانین ناپلئون آشکارا این حق را به شوهر می‌دهد تا زمانی که معشوقه خود را به خانۀ زناشوئی نیاورد)،و با توسعه روزافزون جامعه،بیش از پیش انجام می‌گیرد.اگر همسر اعمال جنسی کهن را به‌یاد آورد و علاقه‌مند شود که دوباره آن را برقرار کند،با شدتی بیش از پیش مجازات خواهد شد.
شدیدترین وجه این شکل از خانواده در میان یونانیان رواج داشت.در حالی که،همان‌طور که مارکس اظهار می‌کند،موضع ایزدبانوها در اساطیر دوران اولیه را نشان می‌دهد،زمانی که هنوز زنان جایگاه آزادتر و احترام‌آمیزی را در عصر قهرمانی داشتند،زنانی را می‌بینیم که در اثر برتری مردان و رقابت بردگان زن،تحقیر می‌شوند.می‌توان در «ادویسه» خواند که چه‌گونه تله‌ماشوس سخن مادرش را قطع می‌کند و از سکوت او لذت می‌برد.در هومر،زنان جوان اسیر تبدیل به اشیای ارضای شهوت حسی پیروزمندان می‌شوند؛ فرماندهان نظامی،یکی پس از دیگری،متناسب درجه‌شان،زیباترین آنان را برای خودشان انتخاب می‌کنند...

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology