🔅قسمتی دیگر از مظلومیت ورزش

🔅قسمتی دیگر از مظلومیت ورزش

🖊مجید #خاتونی/جامعه شناس ورزش


📍ساعات اولیه سه شنبه، تصویر لانگ شاتی از اوضاع وخیم باشگاه استقلال در یک برنامه تلویزیونی به رویت جامعه رسید. عیان شدن گوشه ای از پشت پرده های ورزش کشور تاسف، نگرانی و دغدغه مندی کنشگران توسعه مندی ورزش و جامعه را در پی داشت.

حضور و جولان افراد ناآشنا، غیر متخصص و ناکارآمد در باشگاه های استقلال و پرسپولیس داستانی تکراری برای جامعه و درسی عبرت نیاموز برای تصمیم سازان و گردانندگان ورزش کشور است.
استقلال نه تنها در مقام یک باشگاه دو ستاره قاره ای،بلکه باید به عنوان یک سرمایه ارزشمند عمومی و ثروتی ملی دیده شود که صیانت ومراقبت از آن وظیفه ای همگانی است.

شرایط این روزهای باشگاه استقلال محصول دیدگاه اشتباه ومدیریت بیمار ورزش کشور در دهه های اخیر است.
سایه افکندن چتر سیاست بر باشگاه ها مقدم بر هر چیز، امنیت فرهنگی (مصونیت افراد و باشگاه از هرگونه تعرض و تهدید) را به خطر انداخته است.
دولتمردانی که به جای پاسداشت و توسعه باشگاه ها با سلسله اقدامات نادرست بسان رقیبی نیرومند سالهاست این باشگاه ها را در تاکتیک باتلاقی گیر انداخته اند.
خروج منظومه باشگاهی از مدار ارزش ها،تخصص گرایی،شایسته سالاری، مردم محوری ،آینده نگری و توسعه محوری نتیجه نظام دستوری و کنترلی ورزش دولتی است.
دولت هایی که در انجام وظایف و مسئولیت های اصلی خود در جهت سالم سازی افراد جامعه، تجهیز امکانات و فراهم سازی زیر ساخت های ورزش همگانی و آموزشی و امثالهم وا مانده اند، در جهت مقاصد سیاسی خود تصدی گری ورزش حرفه ای به ویژه در بخش باشگاهی را رها نمی کنند.

مدتهاست، آمد و رفت افرادی نا لایق از مبداء ناکجا آباد به مقصد ورزش و حضور در راس هرم مدیریتی باشگاه های پرطرفدار با کاربست شیوه های پوپولیسم ورزشی، صحنه آرایی ، رفتارهای خود نمایشی و بازی های رسانه ای، خدشه بر پیکره ورزش انداخته و با کاستن از منزلت ورزش، خسران آشکار و پنهان بسیاری را متوجه باشگاه ها نموده است .

تاریخ ورزش کشور در سالهای اخیر بخوبی نشان داده، خرد ورزشی دولت ها سطح نازلی دارد و میل افراطی به ابزاری کردن ورزش در جهت همسویی با سیاست های خود و دخالت های نابجا و ناروا، به میزان قابل توجهی از قدرت و اعتبار و حرمت ورزش کاسته و گسل ناامنی ورزش باشگاهی را وسعت بخشیده است.

عدالت که به مفهوم قرار گرفتن هر چیز در جای خود است و کلید واژه ای مهم با نقشی محوری در انقلاب اسلامی، در ورزش علی الخصوص در بعد باشگاهی آن دچار فراموشی شده که عدم کارکرد آن نقطه آشیل و منشاء کج روی های بسیاری در ورزش بوده است.

امروزه فعالیت باشگاه های پرطرفدار به فضای ورزشی محدود نمی شود، بلکه در قالب کنشی اجتماعی و فرهنگی قلمرو گسترده ای از جامعه را شامل می شود.
از این رو مستلزم نگاهی فرا حوزه ای، ملی و رویکردی جامعه محور است که انتفاع آن باید تمام جامعه را در برگیرد .

اما باشگاه های پرطرفداری چون استقلال و پرسپولیس بیش از آنکه در خدمت عامه باشند در خدمت خواص بوده اند که به نوعی بیانگر تغییر نگاه جامعه از ما به من است.
در صورتیکه اگر منافع جامعه بر منافع خواص ارجح شود، از سوی باشگاه های ورزشی که امروز دچار کم خاصیتی و بعضا بی خاصیتی شده اند کارکردهای متعدد و متنوعی نصیب جامعه می گردد.

به وضوح روشن است در فرآیند پیدایش این وضعیت آنومیک، هرگز علت یابی و آسیب شناسی جامع، اصولی و کاربردی صورت نپذیرفته، مطالبه عمومی و همتی جدی برای اصلاح این وضعیت نابهنجار وجود نداشته است.
به همین علت گردانندگان ورزش سعی لازم در اصلاح عیوب و نگاهی توسعه محورانه به باشگاه های ورزشی نداشته اند.

متاسفانه در این میان برخی از افراد که ردپای برجسته ای در تخریب این باشگاه ها از خود بر جای گذاشته اند، به جای پاسخ دهی و اعمال مجازات، پیوسته با فرافکنی ، عوام فریبی، اشاعه سندرم سیندرلایی (با انتخاب او همه چیز عالی می شود) در میان هواداران و شعارهای رابین هودی (ناجی همه مشکلات) با سیاه نمایی و جهت دهی افکار عمومی، مدعی مدیریت این باشگاه ها بوده اند.

از آنجا که این دوران و این وضعیت به ما تعلق دارد ،رهیافت عبور از این اوضاع بحرانی و شرایط نابسامان، تجربه گذشته برای پرهیز از اشتباهات و بینش آینده برای توسعه و پیشرفت است.

امید است در این کارزار، آغازهای تازه جانشین آغازهای کهنه شود. چرا که تنها با رویکردی شناختی و حل اساسی مسائل و مشکلات، اداره ورزش حرفه ای از بی معنایی به سمت اقدام و عمل رهسپار می شود.
در غیر اینصورت روند تکرار و پاسخ به شکل قبل ادامه داشته و به جای آینده نگری، تمرکز و توجه متوجه گذشته می شود و به تعبیر مرحوم دکتر شریعتی چپه زندگی کردن(آینده را برای گذشته زندگی کردن) بر ورزش کشور و حوزه های پیرامونی آن به طور روزافزون سایه می گستراند.
@Atu_Sociology