✅ ​روحانی باید پرچم‌دار تغییر در فشلیزم سازمانی باشد. ✍🏻 یاسر

✅ ​روحانی باید پرچم‌دار تغییر در فشلیزم سازمانی باشد
✍🏻 یاسر #باقری

دفاع از وضع موجود در انتخابات توسط دولت مستقر، امری طبیعی است، اما دولت روحانی نباید چنین رویکردی برگزیند. روحانی جامعه‌ای را که با سرعت زیاد به سمت دره، سقوط می‌کرد، با دشواری به مسیری نسبتاً امن رهنمون کرد، اما این آغاز راه تغییری طولانی است نه پایان راه.

حمایت دوباره از دولت مستقر هرگز نباید به معنای رضایت از وضع موجود تلقی شود؛ کشور، تازه می‌خواهد از صفر حرکت کند و در این مسیر راه طولانی در پیش دارد؛ دولت اولِ روحانی، فرآیند احیای بیمارِ رو به موت را انجام داد اما بازگشت بیمار به روند نرمال حیات اجتماعی، امری متفاوت است.
رقبای روحانی می‌کوشند تا وی را به انفعال و دفاع از وضعیت موجود سوق دهند اما وی باید از این تنگنا خود را برهاند و پرچمدار تغییر باشد؛ روحانی برای نسل ما نماد تغییر بوده و باید نماد تغییر بماند.

یکی از این تغییرات ضروری‌ای که بدون هیچ هزینه اقتصادی و تنها با هزینه سیاسی قابل تحقق است، معالجه «فشلیزم سازمانی» و پالایش مدیرانِ قارچ‌گونه‌ای است که از باران مهرورزیِ دولت و شستنِ زمین از هر چه صاحب‌نظر است، رشد کرده‌اند. چنین پالایشی می‌تواند با افزایش کارآمدی سازمان‌ها، تغییرات ملموسی در جامعه به همراه داشته باشد.

در بررسی آسیب‌شناختی فرآیند سیاستگذاری اجتماعی در ایران، دست‌کم این‌جانب به این نتیجه رسیده‌ام که سازمان‌های عمومی و دولتی، «سیاهچاله‌های سیاستگذاری اجتماعی» هستند؛ این مسئله بیش از هر چیز به بروکراسی ناکارآمد سازمانی وابسته است اما پدیده نسبتاً جدیدی که به لطف دولت پاکدست و مهرورز بر سازمان‌ها حاکم شده، تشدید غیرقابل تحمل فشلیزم سازمانی است.
به نظر می‌رسد گام جدید روحانی باید اصلاح اساسی در این زمینه باشد.

اگر انتخاب بالاترین جایگاه در یک سازمان مبتنی بر معیارهای اصولی باشد، آنگاه دیگر باید مدیریت سازمان به عهده او گذاشته شود و به نظارت و سیاستگذاری بسنده شود.

متاسفانه ما وارث سنتی از دولت نهم و دهم هستیم که مدیران عالی را از میان افراد درجه چندم انتخاب می‌کرد، و خود در امورات آنان و عزل و نصب‌ها مداخله می‌کرد و از آنجا که آنان خود مدیران وابسته و ناکارآمدی بودند، مداخله توجیه‌پذیر می‌شد.

اینک در سازمان‌های عمومی، اگرچه گروه‌های غارتگر کنار زده شده‌اند و مدیران کوتاه قد ارفاقی نسبت به گذشته کاهش یافته‌اند اما بقایای روش‌های مدیریتی آن دوران همچنان بر محافل مختلف تصمیم‌گیری حاکم است و این وضعیت همان«فشلیزم سازمانی» است که مهمترین مصادیق آن از این قرارند:
-حاکمیت فضای چاپلوسی، به‌حدی که مدیران از شنیدن صدای انتقاد سازنده محروم می‌شوند و سازمان‌ها به جای کارشناس‌پروری به سوی شاعرسازی و ثناگویی سوق می‌یابند
- تعیین‌کنندگی متغیر «همولایتی بودن» (که در دولت قبل نیز به استخدام چندهزار نفر منجر شد)
- برنامه‌ریزی یک ژست است که هرگز به اجرا نمی‌رسد بلکه به چرخه نمایشی بدل می‌شود که پیش از آنکه به اجرا برسد دوباره آغاز می‌شود
- مشاوران وزیر، به تقسیم و توزیع شغل در شرکت‌ها و سازمان‌های زیر مجموعه مشغولند.

به جرات می‌توان گفت که در این چهار سال، هیچکس به اندازه مدیران ضعیف، ناکارامد و پوپولیست به دولت روحانی ضربه نزده است؛ و امروز لازم است روحانی عزمش را جزم کند و گام دوم تغییر را در حوزه اجتماعی و مدیریتی علم کند؛ تا انتخابات رفراندومی باشد برای آری گفتن به تغییر در فشلیزم سازمانی.

#انتخابات
#ریاست_جمهوری
#سیاستگذاری #اجتماعی

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ