‌🔶.. 🔅از پشت به مصدق خنجر زد.. 🖊صادق کلام

‌🔶 #کودتای28مرداد

🔅#کاشانی از پشت به مصدق خنجر زد

🖊صادق #زیبا کلام

📍ماهنامه صبح دوکوهه مناظره‌ای درباره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بین صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و مسعود کوهستانی‌نژاد، نویسنده و پژوهشگر تاریخ برگزار و منتشر کرده که گزیده‌هایی از آن در پی می‌آید:

کوهستانی‌نژاد: کودتا برای خودش یک تعریف دارد. به هر چیزی نمی‌توانیم بگوییم کودتا، به هر چیزی نمی‌توانیم بگوییم شورش. کودتا تعریفی دارد و باید طبق آن تعریف عمل می‌شد. اگر غیر از این باشد، اسمش کودتا نیست. چیزی که واضح است در روز ۲۸ مرداد، طبق چیزی که گزارش‌ها و مدارک تاریخی نشان می‌دهند، عده‌ای از ناحیه ۱۰ تهران حرکت کردند، از راه خیابان خیام به طرف بالا آمدند و به خانه مرحوم مصدق حمله کردند. عده‌ای هم از طرف چهارراه مولوی و خیابان‌های آن طرف حمله کردند. وقتی این‌ها حمله کردند، در خانه مصدق مقاومتی صورت گرفت که عده‌ای کشته شدند و در ‌‌نهایت مرحوم مصدق رفت. هیچ جا این نکته نوشته نشده که این به معنی کودتاست. اینکه ما بیاییم بگوییم شعبان جعفری بلند شد و رفت این کار را کرد، این‌ها همه قصه است. شعبان جعفری اصلا آن روز زندان بوده و ساعت ۴-۳ بعدازظهر بیرون آمده است. در حالی که ماجرا ساعت یک بعدازظهر تمام شده بود.

زیباکلام: من خاطرم هست که روز باز کردن دانشگاه تهران ۲ عکس خیلی بزرگ وجود داشت، یکی مرحوم امام بود و عکس دوم تصویر دکتر مصدق بود. یک چنین تجلیلی از دکتر مصدق در دوران پیروزی انقلاب می‌شد. بزرگترین خیابان تهران از میدان راه آهن تا تجریش به نام دکتر مصدق شد. در شهرستان‌ها هم همین طور. در اولین ۱۴ اسفند بعد از انقلاب در احمدآباد به مناسبت سالگرد فوت مرحوم دکتر مصدق مراسم باشکوهی برگزار شد. در تمام این مدت از دکتر مصدق و یارانش، فاطمی و جبهه ملی تجلیل می‌شود ولی همچنان آن نگاه منفی به آیت‌الله کاشانی وجود دارد. شاه هم که به عنوان یک خائن تکلیفش روشن است. کودتای ۲۸ مرداد هم به معنای خیانت بود و همه آن را نقشه سازمان سیاه و MI6 می‌دانستند.

از یک جاهایی در سال ۵۸ این وضعیت عوض شد. یعنی عده‌ای آرام آرام شروع کردند به اینکه عکس آیت‌الله کاشانی و این‌ها را بالا بردند و ابتدا مِن‌مِن‌کنان و بعد خیلی جدی آمدند و گفتند که مصدق خطا کرده است. گفتند که مصدق آدم خوبی بود ولی پر از خبط و خطا بود و اصلا اصل کار را آیت‌الله کاشانی کرده است. بعد گفتند که اصلا چه کسی گفته این خیابان را به اسم دکتر مصدق کنید؟ گفتند مصدق فراماسون بود. مصدق، مصدق‌السلطنه بود و یک ضد حمله شدید را علیه مرحوم دکتر مصدق شروع کردند. آقای دکتر شهید سیدحسن آیات، آقای دکتر عبدالحمید دیالمه و خیلی دیگر از انقلابیون از جمله این افراد بودند. اعضای حزب جمهوری شروع به تطهیر کردن آیت‌الله کاشانی کردند. در تهران و بعضی از شهرستان‌ها که می‌توانستند اسم خیابان را عوض کردند. تمام خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌ها و چهارراه‌هایی که به اسم دکتر مصدق شده بود، همه را به اسم آیت‌الله کاشانی و فداییان اسلام کردند.

در این یکی دو سال اخیر یک بحث جدید هم مطرح شد که اصلا چه کسی گفته که کودتا رخ داده است؟ همین چیزی که آقای کوهستانی، آقای دکتر مجتهدزاده و فرزندان آیت‌الله کاشانی می‌گویند. این عده اعتقاد دارند که مردم به نفع شاه قیام کردند و خلاصه حرفشان این است که حق با آیت‌الله کاشانی بوده و دکتر مصدق درست عمل نکرده است، مصدق نمی‌توانست مساله نفت را حل کند و مملکت فلج شده بود و بنابراین مصدق دید بهترین کاری که می‌تواند انجام دهد این است که با یک کودتا، مثل یک قهرمان از این صحنه خارج شود. این دقیقا نظری هست که آقای دکتر محمود کاشانی دارد و بالا‌ترین استدلالی که می‌آورد این است که پدر من چند روز قبل از کودتا نامه می‌نویسد به دکتر مصدق که فضل‌الله زاهدی می‌خواهد کودتا کند، بیایید دست به دست همدیگر بدهیم و مثل ۳۰ تیر جلوی کودتا را بگیریم. اما دکتر مصدق پشت‌‌ همان کاغذ می‌نویسد که خیلی ممنون من مستحضر به پشتیبانی ملت هستم یعنی تقاضای آیت‌الله کاشانی را پس می‌زند!

این بماند که خیلی‌ها بعد از انقلاب گفتند که معلوم نیست که اصلا آن نامه وجود خارجی داشته است یا خیر. اصلا دست خط آیت‌الله کاشانی بوده است؟ فردی که آن نامه را می‌آورد یک بچه ۱۴-۱۳ ساله بوده است، اصلا یک بچه چطور می‌توانسته یک چنین نامه مهمی را بیاورد؟!

📌ادامه در پُست بعدی👇👇

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology