✅ نظریه خیر محدود limited good. 🖋 هوشنگ امیر

✅ نظریه خیر محدود limited good
🖋 هوشنگ امیر

📍 نظریه Limited Good ( خیر محدود ) ، اشاره به موانع اجتماعی و فرهنگی در توسعه اقتصادی دارد که برخی از عوامل اجتماعی به عنوان موانعی در سر راه توسعه قرار دارند که این عوامل بیشتر ریشه در اعتقادات و طرز تلقی مردم یک جامعه دارد .

📍 در زمان طرح این نظریه؛ اشاره به یک ویژگی از جامعه دهقانی داشته است مبنی بر اینکه اعضای چنین جامعه ای مقدار هر چیز خوب را محدود می پندارند و از اینرو اگر کسی بخشی از این چیز خوب همانند آب، زمین، پول، وام، خانه، ماشین یا ارتقای شغلی و پست سازمانی را صاحب شد، شانس و فرصت دستیابی دیگران به چیزهای خوب را کاهش می دهد و از بین می برد. دلالت چنین باوری در سطح اجتماع برخورد نامساعد و حتی دشمنانه دیگران با افراد پیشرفت کننده صاحب چیزهای خوب است.

📍 در این اجتماع علمی، اعضا ژنتیکی و تجربی می پندارند خیر، محدود است؛ اعضای محترم و محترمه، ارتقای همدیگر را برنمی تابند و چون برخی از آنها ارتقا یافتند فکر می کنند دیگران نمی توانند و نباید ارتقا یابند و از اینرو ارتقایافتگان فتیله ارتقا را هر روز بالا می برند و شرط می گذارند تا جلوی ارتقای سایر اعضا را بگیرند و سایر اعضا هم از ارتقای ارتقایافتگان ناخشنودند و هر چند ممکن است ارتقایشان را تبریک گویند ولی در عمل مثل ماری که به جای موش، کاکتوس یا جوجه تیغی بلعیده باشد از ارتقای آنها به خود می پیچند و ارتقایشان را رانتی، رابطه ای و ناشایسته می دانند.

📍 درمقابل این سؤال که چراآدمی تااین حدخودخواه می شودکارل راجرز(روانشناس امریکایی) معتقد بود كه انسان در اصل داراي جوهره و ماهيتي مثبت است و هيچ چيز منفي يا شومي ذاتي او نيست. به نظر راجرز در صورتي كه به اجبار به ساختارهاي ساخته و پرداخته اجتماعي رانده نشويم و درست همان طوري كه هستيم مورد قبول و پذيرش واقع شويم ، به نحوي زندگي خواهيم كرد كه موجب پيشرفت خود و جامعه شويم.

📍 پس باامعان نظر درنظریه ی راجرز می توان تأثیر نظریه ی فشارمرتن وکارکردگرایی دورکهایم و معاشرتهای ترجیحی ساترلندرا دراین تغییرنگرش انسان و گرایشش به خیرمحدود دید..نتیجه ی چنین بینشی ایستایی جامعه و عدم پیشرفت درآن جامعه می باشد ونمی توان به بالندگی چنین جامعه ای امیدواربود.

📍 حتی مارکس که به پویایی جوامع عنایت بیشتری دارد معتقداست که فرد گرایی ، افراد را از تجمع و تشکل در یک طبقه ، با آگاهی طبقاتی روشن ، باز می دارد. همان گونه که سیب زمینی های درون یک گونی پیوسته یک گونی سیب زمینی باقی خواهند ماند.

🔰از کانال جامعه‌شناسی جنایی

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology