✅ بقا، لازمه ارزش تاریخی. 🖋 محمد حبیبی (معلم دربند*)

✅ بقا، لازمه ارزش تاریخی
🖋 محمد حبیبی (معلم دربند*)

▫️اروین یالوم روانکاو و نویسنده آمریکایی، کتابی دارد با عنوان دروغگویی روی مبل؛ در بخشی از این کتاب، یالوم مناسبت تولد را دستمایه نمایش تناقضی شگرف در زندگی قرار میدهد. هر بار که جشنی برای تولد انسانی برگزار میشود، شادی و نشاط به ظاهر هسته مرکزی است، در حالی که واقعیت درونی، غم گذران عمر و نزدیکی به نیستی است و چه چیز هراسناک تر از نیستی برای آدمی. در این میان یالوم به نکته ای ظریف و در عین حال عمیق اشاره میکند و آن تمایز میان ارزش و بقاست. اگر ارزش و بقا را یکی بگیریم، نتیجه نهایی، نهیلیسم و پوچگرایی است و تمایز میان این دوف محرک زندگی آدمی است.
اگر روایت این روانشناس اگزیستانسیالیست، برای فرد فردِ آدمیان صادق باشد، پیرامون برساختههای جمعی آدمیان، نهادهای مدنی و اجتماعی گزارهای نادرست است. برای نهادهای مدنی، جمع میان ارزش و بقا، هم لازم است و هم اجتناب ناپذیر.
بقای یک نهاد مدنی محدود به عمر یک نسل نیست و چه بسا برای سالها و دههها، نسل به نسل تداوم یابد و در صحنه تاریخ یک سرزمین نقش سرنوشت سازی ایفا کند. به عبارت دیگر واجد ارزش تاریخی شود.
نسلهای هر مجموعه، یک به یک میآیند و میروند و آنچه که در پس پیشانی تاریخ حک میشود نام آن مجموعه است. پس اگر جشنهای تولد برای هر فرد گامی است تدریجی به سوی نیستی، سالروز تاسیس هر نهاد مدنی نشانه ای است از بقا در سپهر تاریخی.
با این همه اگر چه بقا شرط لازم است، اما کافی نیست. اینکه این نقش تاریخی چگونه انجام شده را قضاوت تاریخی مشخص میکند. همچنان که تاریخ معاصر ایران نهادهای مدنی اش را با همه کم وزنی شان به قضاوت نشسته و می نشیند. از میان همه آنها عبرت آموزتر سرنوشت حزب توده ایران است.حزبی که بعد از گذشت یک قرن، همچنان یکی از گسترده ترین مجموعه های سیاسی است که تاریخ این کشور به خود دیده است. در این حزب هم به نامهایی چون خسرو روزبه و وارطان برمیخوریم؛ نمادهایی از آرمان و و مقاومت. و هم وادادگی کسانی چون عبدالصمد کامبخش و کیانوری را می بینیم. با این همه در سپهر تاریخی ایران، خیانت به وطن و سرسپردگی به بیگانه با نام این حزب عجین است. چه آن زمان که در هنگامه ملی شدن صنعت نفت، پیرمرد احمدآبادی را تنها گذاشتند و چه سالها بعد که در آغازین سالهای انقلاب 57 ، به همراهان و همفکران خود پشت کردند.
آری تاریخ در نهایت قضاوت میکند، چرا که داوری منصف و سختگیر است. قضاوت میکند سخت، تلخ و گزنده. بی شک روزی هم به قضاوت ما خواهد نشست. همه، چه آنها که در گذشته، چه ما که در حال و چه آیندگان که به عنوان معلمان این سرزمین به این مجموعه پیوسته و میپیوندند، باید دل نگران این قضاوت تاریخی باشند. در آن روز نامها فراموش شده اند و فقط یک نام تن به قضاوت تاریخی می دهد و آن کانون صنفی معلمان است. پس همچنان که فروغ فرخزاد می گوید:
" پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است. "

*زندان اوین
از جامعه نو

💡 #رسانه شمایید. اگر می‌پسندید، برای دوستان‌تان بفرستید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology