شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
🔹افسانۀ علم اقتصاد واحد و یگانه: نقد جریان اقتصاد متعارف آکسیوماتیک ریاضیگرا.. ✍🏻علی دینی ترکمانی
🔹افسانۀ علم اقتصاد واحد و یگانه: نقد جریان اقتصاد متعارف آکسیوماتیک ریاضیگرا
✍🏻علی دینی ترکمانی
چند سال قبل مقالهای میخواندم از منکور اولسن؛ اقتصاددان آمریکایی، که در بخشی از مقاله با نقد وضعیت علم اقتصاد متعارف، بحثی داشت با این مضمون که «علم اقتصاد به مثالوارههایی برای علم ریاضی و آمار تقلیل یافته است». در شمارۀ ۴۴۹۰ روزنامۀ دنیای اقتصاد، مقالهای مفصل از علی دینیترکمانی؛ هیئت علمی مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، منتشر شده با عنوان «نقد جریان اقتصاد متعارف آکسیوماتیک ریاضیگرا». این مقاله از سویۀ دیگری نیز بسیار حائز اهمیت است و آن اینکه در ایران طی دهههای اخیر تکنیککاری و ابزارکاری جای نظرورزی و سیاستگذاری نشسته، و در سالهای اخیر نیز بهطورمشخص، طیفی از اقتصاددانها با نگاهی مهندسیتر، علم اقتصاد را از زمینۀ اجتماعی آن خارج کرده و به مجموعهای نرمافزار تقلیل دادهاند که میدان سیاستگذاری نیز از آن استقبال کرده است.
بخشهایی از مقالۀ دینیترکمانی در ادامه آمده است:
🔸ویژگیهای دیدگاه غالب بر جریان اقتصاد متعارف عبارت است از: ۱. معتقد به تحویل کلان به خرد است. یعنی به لحاظ هستیشناختی، معتقد به این است که کل، چیزی جز جمع جبری اجزا نیست؛ بنابراین سطح تحلیل، خرد یا کارگزار فردی است. ۲. از منظر انگیزشی، معتقد است نفعطلبی شخصی موتور اصلی انگیزشی فرد است. به این اعتبار، تأکید بسیار زیادی بر مفهوم «انسان اقتصادی» حداکثرکننده منفعت شخصی دارد. ۳. بر عقلانیت چنین کارگزاری تأکید زیادی دارد؛ گویی درگیر خطاهای مختلف در تصمیمگیری نمیشود. و همیشه عقلانی رفتار میکند. ۴. از نظر زبان تجزیه و تحلیل، ریاضیگراست و این را یکی از فضایل علمی خود میداند.
🔸آیا میتوان برمبنای دیدگاههای انسانشناختی و روششناختی، از علم اقتصاد واحد و یگانه سخن گفت؟ آیا میتوان از «علم اقتصاد» عاری از قضاوتهای ارزشی و منافع سیاسی سخن گفت؟ آیا میتوان استفاده از زبان ریاضی را حمل بر حقانیت دانش اقتصاد متعارف کرد؟ پاسخ من به این پرسشها منفی است. گریزی از اختلافنظرهای جدی در عرصه نظریهپردازی علوم انسانی از جمله اقتصاد نیست. آن چیزی که واقعیت دارد این اختلافنظرها و نبود علم اقتصاد واحد و یگانه است... زبان ریاضی در قالب الگوسازی آکسیوماتیک فردگرایانه، دال بر حقانیت دانش اقتصاد متعارف نیست؛ بلکه ابزاری برای پوشش جهتگیری ضد اجتماعی آن است.
🔸«علم اقتصاد» واحد و یگانهای در کار نیست. جغرافیای دانش اقتصاد، بهاعتبار مسائل مختلف بحثبرانگیزِ غیرقابل حلی که در حوزۀ علوم انسانی وجود دارد، اقلیمهای نظری مختلفی را در بر میگیرد که گاهی در نقطۀ مقابل هم هستند. نقد اقتصاد متعارف از زاویۀ رویکردهای دگراندیش، بهمعنای ناآگاهی از «علم اقتصاد» نیست؛ برعکس، ناآگاهی از این عوامل اختلافبرانگیزِ بسیار مهم، موجب برداشتهای نادرستی از ماهیت دانش اقتصاد، از جمله وجود نسخۀ واحد و یگانهای از آن میشود. در عین حال، تلاش برای ترویج این دیدگاه که اقتصاد تنها یک نسخه دارد، سرانجام سر از رفتاری سرکوبگرایانه و حذفگرایانه در میآورد. به این اعتبار، باید گفت که چنین دیدگاهی، نهتنها از منظر انسانشناختی و روششناختی نادرست است، بلکه از منظر قواعد بازی دموکراتیک نیز سرکوبگرایانه است.
🔸چه باید کرد؟ ساختارشکنی از این دیدگاه و هژمونی سرکوبگرایانه آن را باید در دستور کار قرار داد. اگر هدف فعالیت علمی، رسیدن به حقیقت تا جای ممکن است، اقتصاد متعارف، کمک چندانی در این مسیر که نمیکند هیچ، آگاهی کاذب را بازتولید میکند و از این طریق به استمرار شرایطی یاری میرساند که نیاز به تغییر جدی دارد. از دانش اقتصادِ محافظهکارِ متعارفِ شیکِ ریاضیگرا در ظاهر، و پنهانکنندۀ واقعیت در باطن، باید عبور کرد و از دانش اقتصادی حمایت کرد که بر مبنای دیدگاههای انسانشناختی و روششناختی و زبان نظریهپردازیاش، توانایی بیشتری در بیان حقیقت دارد.
لینک دسترسی به متن کامل مقاله:
goo.gl/MYeEgn
🌐جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology