‍ ✅نقش ما در جداسازی‌های جنسی و جنسیتی.. ✍🏻مهدی قاصد.. 📍حدودا سه هفته پیش پدر شدم

‍ ✅نقش ما در جداسازی‌های جنسی و جنسیتی

✍🏻مهدی قاصد

📍حدوداً سه هفته پیش پدر شدم. پای طفلی را به این دنیا و به این کشور بازکرده‌ام بدون آن‌که نظر خودش را بپرسم. احتمال بسیار می‌دهم که بعدها مرا به دلیل زمان و مکان این تولد مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ اما انسان هستم و حماقت‌ها و خودخواهی‌هایی دارم که با دیگران در آن سهیمم.

در دوران بارداری همسرم به چند متخصص زنان و زایمان مراجعه‌کردیم. همه‌ی این مطب‌ها بدون استثنا ورود آقایان را ممنوع کرده‌بودند؛ خانم‌ها به داخل مطب می‌رفتند و در سالن انتظار می‌نشستند و مردان در جلوی مطب و یا در راه‌پله‌ها ول‌می‌گشتند و سیگار می‌کشیدند. این‌که تقریباً در تمام مطب‌ها، بیمارها را چهار‌نفر چهارنفر به داخل و به‌نزد پزشک می‌فرستند، خود مسأله‌ای دیگر است اما هدف نوشتار حاضر بحث درباب جداسازی‌های جنسی و جنسیتی توسط خود ما مردم عادی غیرحکومتی است.

براساس بینش‌های ساختار سیاسی حاکم، مردان و زنان در جامعه‌ تا حدامکان از یکدیگر تفکیک‌شده‌اند. این تفکیک و جداسازی تقریباً در همه‌جا به چشم‌می‌خورد: در مدارس، در اتوبوس، در باشگاه‌های ورزشی، در بیمارستان‌ها، در تظاهرات خیابانی، در ورزشگاه‌ها و استادیوم‌های ورزشی و بسیاری جاهای دیگر. چند سال پیش و در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد این تفکیک جنسی به برخی دانشگاه‌ها نیز رسید.

درونی‌شدن یا درونی‌سازی (internalization) فرآیندی است که در طی آن فرد آداب، رسوم، قواعد، هنجارها، ارزش‌ها و قوانین جامعه را در درون خانواده، مدرسه، دانشگاه و یا از طریق رسانه‌ها یادمی‌گیرد، می‌پذیرد و از آنِ خود می‌کند. بعد از این فرآیند، خود فرد مراقبت می‌کند که این ارزش‌ها و هنجارها توسط خودش و دیگران پاس‌داشته‌شود. در کنار برخی چیزهای باارزش به مانند کمک به دیگران، احترام به بزرگ‌ترها و ... که توسط فرهنگ ایرانی در ما درونی‌می‌شود (هرچند که آن‌ نیز هر روز کم‌رنگ‌تر می‌شود)، چیزهای دیگری در درون ما شکل‌گرفته و درونی‌می‌شود که ازنظر بسیاری‌ها ایرادات جدی بر آن‌ها وارد است؛ به مانند تزویر و دورویی، دروغ‌گویی، بدبینی و شکاکی، وجهه‌نظر «خیرِ محدود» (1)، جداسازی‌های جنسی/جنسیتی و بسیاری چیزهای دیگر.

این درونی‌شدن تا آن‌‌جا پیش می‌رود که اشخاصی به مانند پزشکان متخصص زنان و زایمان که در مدارج بالای نظام قشربندی اجتماعی هستند و نیز مراجعان آن‌ها تماماً انتظار دارند که «هیچ مردی نباید وارد مطب دکتر زنان شود». در این‌جا و در جاهای بسیاری به‌مانند این، نظام سیاسیِ حاکمْ خودْ رأساً این جداسازی را انجام نمی‌دهد: ما آموخته‌ایم که زنان و مردان باید از یکدیگر جدا باشند. این جداسازی‌ها در ما درونی‌شده و خودمان به عنوان عاملان این جدایی‌سازی عمل می‌کنیم. براساس این یادگیری مشترک است که به هنگام مواجهه با اعلانِ «ورود آقایان ممنوع» بر سر مطب پزشک زنان، همه آن را می‌پذیریم و به عنوان اصلی بدیهی درنظرمی‌گیریم.

دقیقاً نیز براساس همین بینش و دیدگاه است که مردانْ هیولا و اهریمن جلوه‌‌داده‌شده و زنان بازیچه‌هایی در دست مردان تصویر می‌شوند. همین بینش است که این نظر را پرورانده که قرارگیری مرد و زن در یک جا موجب بروز فساد و تباهی اخلاقی است. در حالی‌که به حکم تجربه‌ی زیسته‌ در این کشور که همه در آن سهیمیم، فساد و تباهی اخلاقی – با هر معیاری که تعریف شود- در جامعه‌ای که جداسازی‌های جنسی و جنسیتی را همیشه روا‌می‌دارد، بسیار بیشتر از میزان آن در جوامعی است که دست به جداسازی جنسیتی نزده‌‌اند.

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_sociology