🔅 ادب و مرام. نگاهی نقادانه به وضعیت جامعه. 🖋 سیدجواد

🔅 ادب و مرام
نگاهی نقادانه به وضعیت جامعه
🖋 سیدجواد #میری

اتفاقاتی که در زندگی روزمره برای هر کدام از ما روی میدهد پرده ای از جامعه را بر ما میگشاید. ماه رمضان در ایران بخشی از واقعیات اجتماعی را در ابعاد گوناگونش بر ما مکشوف میکند که کمتر به آن به صورت جدی پرداخته ایم. اتفاقات ریز و درشت هر کدام به نحوی پرده از وضعیت فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و دینی و اخلاقی جامعه را به ما نشان میدهند و ما اگر مسلح به بینش جامعه شناختی باشیم میتوانیم با در کنار نهادن این بخشهای کوچک به وجوهی از سیمای کلی روندهای اجتماعی ایران دست پیدا کنیم. امروز در بیمارستانی در تهران پدرم را بستری کردیم و قرار بود که او را عمل کنیم ولی به دلیل فشار بالا عمل به فردا موکول شد. عصر هنگام پدر در خواب بود و مادرم هم به عنوان همراه در اتاق حضور داشت. ناگهان بر اثر خستگی هر دو به خواب میروند ولی بعد از بیدار شدن مادر نمیتواند تلفن همراه خود را بیابد. پدرم به او میگوید موبایلت را دزیدند. مادر با تعجب میگوید از کجا میدانی؟ پدر در پاسخ میگوید وقتی خواب بودیم ناگهان حس کردم کسی وارد اتاق شد و چشمانم را گشودم و دیدم جوانی در حال خروج است. سارق پس از خروج از بیمارستان به بیمارستان دیگری میرود و در مجموع ۱۰ موبایل می دزد ولی در هنگام خروج از بیمارستان دوم نگهبانان به او مشکوک میشوند و به پلیس اطلاع میدهند و پس از دستگیری موبایل مادرم به طریق معجزه آسا پیدا میشود. حال موضوع این یادداشت گفتن داستان تلخ شخصی من از واقعه ی امروز این نبود که داستانی گفته باسم بل میخواستم بگویم که هر کاری ادبی دارد حتی دزدی و قطاع الطریقی. نقل است که کاروانی از تجار به همراه مال‌التجاره فراوان به قصد تجارت راهی دیاری دوردست شد. در میانه راه حرامیان کمین کرده به قصد غارت اموال به کاروان یورش بردند. طولی نکشید که محافظان کاروان از پای درآمده، تسلیم شده و دزدان به جمع‌آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند. حرامیان از مسکوکات و جواهرات و امتعه و هر چه ارزشمند بود گرد آوردند و به زور ستاندند. یکی ازحرامیان در بین اموال مسروقه کیسه‌ای پر از سکه‌های زر یافت. داخل آن کیسه تکه‌کاغذی که روی آن دعایی با مضمون دفع بلا نوشته شده بود وجود داشت.

حرامی با شادی کیسه را به نزد سر دسته دزدان برد و تمسخرکنان اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمود. رئیس دزدان دستور داد کیسه زر را به صاحبش برگردانند. یکی از حرامیان برآشفت که این چه تدبیری است و مگر ما قطاع الطریق نیستیم. رئیس دزدان پاسخ داد: «ای ابله، درست است که ما دزد مال مردمیم اما هرگز قرار نبود که دزد ایمان مردم باشیم!
به عبارت دیگر، هر کاری ادبی دارد و در جامعه ای که ادب کارها رعایت نشود حتی دزدش هم بی ادب میشود و به جای بریدن گوشت از بغل گاو به بیمارستان میزند و از افتاده ترین قشر جامعه که سالمندان و بیماران هستند سرقت میکند و به نظر من این معضل نیست بل فاجعه است که دزدِ جامعه هم ادب رعایت نمیکند. شاید سخن من برای بسیاری از خوانندگان گران آید ولی جامعه ای که در آن افراد مرام را زیر پا بگذارند و ادب حرفه خویش را رعایت نکنند جامعه مطلوبی نخواهد بود.

#جامعه

🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ