✅ بلاتکلیفی ما ایرانیان. 🖋 حبیب‌الله آقامحمدی

✅ بلاتکلیفی ما ایرانیان
🖋 حبیب‌الله آقامحمدی

📍 مارگارت تاچر در سال 1978 موقعی که هنوز نخست وزیر نشده بود، در یکی از سفرهای خود به ایران مسافرت می‌کند و با شخصیت‌‌های مختلف آن زمان دیدار و گفتگو می‌کند. در یکی از این دیدارها وقتی بحث از وضعیت اقتصادی ایران آن زمان می‌شود تاچر در جواب می‌گوید:
کشور شما نه کشاورزی است و نه صنعتی، شما از یک طرف صنعتی کردن ایران را در رأس برنامه‌های خود قرار می‌دهید و از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران و انتقال تکنولوژی دعوت می‌کنید و از طرف دیگر با قانون واگذاری ۴۹ درصد سهام کارخانجات به کارگران همه آنها را فراری می‌دهید. شما نه کاپیتالیست هستید و نه سوسیالیست، شما در حقیقت نمی‌دانید چه می‌خواهید.

🔹 «شما نه کاپیتالیست هستید و نه سوسیالیست، شما در حقیقت نمی‌دانید چه می‌خواهید.» این جمله فقط حکایت گذشته ما نیست، بلکه حکایت امروز ما هم است. ما هنوز نمی‌دانیم دقیقا چه می‌خواهیم و هنوز در بلاتکلیفی به سر می‌بریم. بعلاوه اینکه این بلاتکلیفی فقط به ساحت اقتصاد ما محدود نمی‌شود، بلکه ساحت سیاست و ساحت فرهنگ ما را نیز شامل می‌شود. کافیست دولت‌های منتخب طی این چند دهه را مرور کنیم تا ببینیم که در سیاست‌ها (Politics) و سیاست‌گذاری‌ها (Policies) چه اندازه با هم تفاوت داشته‌اند!

🔹 حق با دکتر محمود سریع‌القلم است:
ما اگر بخواهیم در مسیر توسعه یافتگی حرکت کنیم باید نخبگان سیاسی، فکری و دانشگاهی روی یکسری از بنیان های فکری به اجماع برسند. در دانشگاه‌ها داشتن مکاتب فکری گوناگون نه تنها بد نیست بلکه بسیار سودمند است. اما در حوزه حکمرانی داشتن مکاتب مختلف فکری درست نیست. ما در بخش‌های مختلف حاکمیت اجماع تئوریک نداریم. برای بخش‌هایی از حاکمیت ما مبارزه با نظم جهانی اهمیت دارد و برای بخش‌های دیگر حضور گسترده منطقه‌ای اهمیت دارد. برای گروه دیگر هم رشد و توسعه اقتصادی در جایگاه مهمی قرار دارد. حاکمیت باید به یک جمع‌بندی روشنی برسد و به آن پایبند باشد. دولت‌ها باید مثل مسابقه دو اِمدادی چوب را از دولت قبلی بگیرند و آن راه را ادامه بدهند!

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology