✅تو را من در چشم در راهم. ✍🏻محمد امین ‌راد - جامعه‌شناس

✅تو را من در چشم در راهم
✍🏻محمد امین #قانعی‌راد - جامعه‌شناس

دیدن تصویر جوانی به مناسب روز پدر منتشر شده است که عکس میرحسین موسوی را در دست دارد و در کنار آن نوشته است:تو را من چشم در راهم.این عکس انگیزه نوشتن تحلیلی جامعه شناختی و فراتر از موضع یک جریان سیاسی خاص و از نظرگاه ترمیم امر اجتماعی را فراهم ساخت.
- این تصویر را باید فراتر از خواسته های جریان های سیاسی به مثابه یک مطالبه اجتماعی تلقی کرد.
- حوادث سال ۱۳۸۸ در کنار همه پیامدهای دیگر چند پیامد آسیب شناختی هم داشت:گسترش رادیکالیزم, گسترش نیهیلیزم, گسترش میل به مهاجرت در بین قشر جوان و سرمایه های فکری کشور.همه این پیامدهای سرمایه ژنتیکی و ظرفیت های فکری و سرمایه اجتماعی ما را کاهش داده است.
- تصویر آن جوان را باید به طور خوشبینانه و به مثابه نمونه ای از تلاش جوانانی تلقی کرد که می خواهند امر اجتماعی شکننده در جامعه خود را ترمیم کنند و زمینه های ماندگاری و نه گریز فکری و جغرافیایی نسل خویش را فراهم سازند.
- چه با میر حسین موسوی موافق باشیم و چه مخالف او بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و بخشی از تاریخ جنبش بازاندیشی دوران پساانقلابی است.منظورم از پساانقلابی یعنی حفظ ارزش های انقلابی در گفتمانی روزآمد تر و غنی تر.
- تفاوت فکری بین آیت اله خامنه ای و میرحسین موسوی امری جدید نیست و از دوران ریاست جمهوری و نخست وزیری این دو در زمان رهبر بنیانگذار وجود داشت.این تفاوت فکری در فضای سال های اولیه انقلاب و فضای جنگ و توازن دو گرایش موسوم به روحانیت و روحانیون در فضای سیاسی و انتخاباتی و البته در شرایط حضور سترگ امام خمینی به همزیستی رسیده بود.
- در شرایط سال ۱۳۸۸ به دلایل متعدد تفاوت های سیاسی به قطبی شدن تمایل پیدا کرد: بی تجربگی سیاسی در برخورد با تفاوت های جدی سیاسی, عدم رعایت بیطرفی سیاسی برخی از نهادهای درگیر در انتخابات, تندروی های مقطعی برخی از افراد و جریان های مدافع میرحسین, هراس روشنفکران و دانشگاهیان و اصلاح طلبان از جریان احمدی نژاد (زودتر از هراس جریان موسوم به محافظه کار از جریانی که آن را انحرافی می نامید), فعال شدن گروهی از تندروان که در عقده ها/گره های سیاسی می دمیدند و به جای تلاش برای حل تنش ها, آن ها را پیچیده تر می ساختند.
- اکنون به طور مشخص رهبری جمهوری اسلامی قطبی شدن انتخابات را یک تهدید تلقی می کند و با همین تلقی کاندیدا شدن احمدی نژاد را به مصلحت ندانست.
- اگر این تلقی جدی بوده و از انسجام مفهومی و یگانگی معنایی برخوردار باشد, باید منتظر دو رخداد باشیم:اول جلوگیری از قطبی شدن انتخابات ریاست جمهوری در اردیبهشت ۹۶ و دوم تلاش برای حل رخداد قطبی شدن سال ۸۸ به منظور جلوگیری از پیامدهای نامطلوب فعال شدن این دو قطبی در یک شرایط پیش بینی ناپذیر آینده از جمله در فرایندهای احتمالا شبه بحرانی جانشینی.
- اما در حال حاضر تمایلی به دوقطبی کردن انتخابات به هر قیمت و تمایلی به تداوم دو قطبی حل نشده و بنابراین بالقوه (پنهان/کم فعال) انتخابات ۸۸ دیده می شود.
- این تمایلات دو گانه در بین بخشی از جریان ها با همدیگر توازی دارند.یعنی همان هایی که خواهان قطبی کردن انتخابات ۹۶ هستند تمایلی به ترمیم امر اجتماعی ناشی از بحران ۸۸ را ندارند.
- انتخابات پیش رو باید بدون قطبی شدن جلو برود ولی در عین حال یک مبارزه انتخاباتی جدی,غیر مهندسی شده و مبتنی بر تفاوت های معنا دار باشد.
- همراه با مدیریت دموکراتیک انتخابات و سپردن نتیجه آن به آرا مردم باید به تدریج و در یک زمان بندی روشن و قبل از وقوع رخدادهای غیر منتظره در مقیاس داخلی,منطقه ای و بین المللی (با سناریوهای محتمل قابل توضیح) به حل موضوع محصورین ثلاثه نزدیک شد.
- اگر این معضل در سال ۸۸ حل نشد, دلیلی وجود ندارد که پس از ۸ سال و با وقوع رخدادهای گوناگون که توضیح آن در این مختصر نمی گنجد قابل حل نباشد.
- بر مبنای تجربیات جهانی دموکراسی می توان وجود دو جریان محافظه کار و تحول خواه را در دموکراسی های پیشرفته مشاهده کرد. این دو ساحت سیاسی بدون برقراری روابط دو قطبی(آنتاگونیسم) با یک مبارزه انتخاباتی جدی(آگونیسم)تداوم امر اجتماعی و گردش نخبگان را تامین می کنند.
- آزاد سازی محصورین نه تنها به تقویت سرمایه اجتماعی و بازسازی امر اجتماعی کمک می کند, بلکه فواید آن به هر دو جریان متداول سیاسی باز می گردد و به دلیل نهادینه سازی فرایندهای دموکراتیک شرایط تقویت سرزندگی و امیدواری جوانان و بازگشت سرمایه ها و مغزهای مهاجر را نیز فراهم می کند.

#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw