✅دولت شهری، دولت روستایی.. ✍🏻محمد زینالی اناری

✅دولت شهری، دولت روستایی

✍🏻محمد زینالی اُناری

از گذشته های دور، شهرها مرکز پیشه و گسترش تمدن بودند و کشورها و قلمروهایی که باید اداره می شدند در این مناطق لنگر می انداختند. در واقع، شهر مرکزیت زندگی اجتماعی بود و در این نقطه به حکمروایی قلمروهای بزرگمردان پرداخته می شد. به قول داستان نویس ها سال ها گذشت و با رواج صنعت و زندگی مدرن، شهر تعریف تکنیکی تری پیدا کرد و امروز شهرها در تقسیمات کشوری مثل نقاط نورانی می مانند که نقشه ی جهان را پر کرده اند. از گذشته شهرها محل آمد و شد روستائیان بودند و آمد شد اموال و تولیدات روستائیان. کشورهای صنعتی با برنامه ریزی روی سرمایه کشاورزی و انسانی توانستند به شهرهایی بزرگ و پرجمعیت و برنامه ریزی شده به نام کلانشهر برسند که اقتصاد جهان را در دست خود اسیر کرده و توجه اخبار و حمل و نقل ها را به طرف خود جلب کرده اند.

رفته رفته ایران نیز جزو کشورهایی شد که شهرها در آن مرکز ثقل تولید و زندگی شدند. اما روستاها نیز در ایران سابقه ی زیادی داشتند و اقتصاد ایران به دلیل قدمت کم تولید در آن وابستگی شدیدی به روستاها دارد و فقط در این صدسال اخیر بود که به علت انفجار صنعتی در ایران، روستائیان زمین و احشام خود را فروخته و به شهر آمدند تا با وارد شدن در کارخانجات آن روی ترازوی شهری گذاشته و زندگی خود را در دامن شهرنشینی تجربه کنند. در این دوران به زعم وجود مهاجران زیادی از روستاها، شهر مرکز مدیریت و قدرت و حلاجی کردن همه ی امور بوده و نبض جامعه ی ایرانی را به دست گرفته است.

اما این پایان ماجرا نیست و قصه به صورت معمولی پیش نرفته است. شهرهای کشورهای در آستان توسعه سرنوشتی متمایز از شهرهای صنعتی دنیا داشته و چنان که مشاهده می شود، امور به طور برنامه ریزی شده ای پیش نرفته و این شهرها در روند دست اندازی بر محیط زیست و دگرگونی های طبیعی قرار گرفته اند. تا جایی که کنترل ضعیف شهرنشینی و وضعیت اقتصادی عموم روستائیان مهاجر در شهر به رشد آسیبهای اقتصادی و اجتماعی منجر شده است. آری دولت های شهری نتوانسته اند وضع روستانشینی را در اهداف خود به عوان هدف اصلی ذکر کنند و نهادهای روستانشینی در شهرهای ما به غایت ضعیف تر از نهادهای شهری بوده اند و این دلیل خوبی برای مهاجرت روستائیان بوده اما کفاف یأس برگرفته از آسیب ها را نمی دهد.

در حال حاضر فضای طبیعی کشور که عموما در دست روستانشینان و قشر مأنوس با طبیعت است همواره در حال توجه شهرنشینان بوده و حتی ییلاق ها و باغات نیز از دست چشم و هم چشمی های مردانه ای چون ویلاسازی و تصرف شهرسالارانه ی زمین در امان نبوده اند. وضع نهادهای روستایی تا جایی نحیف است که قدرت موجود در اقتصاد شهری همه ی سرمایه های روستایی را می بلعد و مفاهیمی چون رفاه، ثروت و حتی زیبایی که این روزها متاع خالص رسانه ها هستند، مختص شهرها تعریف می شوند. و با غلبه ی هویت شهری بر هویت نواحی پیرامون، برخی از استان های جدید هم از نام شهرهای مرکزی استان های مربوطه انتخاب شده اند.

این گونه جای خالی دولت اقتصادی و نهادی در روستا به شدت احساس می شود و اگر به این صورت پیش رفته شود، معلوم نیست با هزاران برنامه ی سیاسی و اقتصادی وضع محیط زیست چگونه شود و آسیب های شهری چطور. لذا در کنار دولت مقتدر سیاسی مطلوب در قلب کلان شهر، باید سهمی اساسی در سیاست برای روستا و روستانشینی در نظر گرفت تا آن ذهنیتی که در هر برنامه ای از شهرها و مراکز شهری و مراکز استان در ذهن مدیران است، کمتر معطوف شهرها و بیشتر معطوف به روستاها و فضاهای طبیعی باشد.

#سیاست_گذاری
#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
@atu_sociology