هفته اول ژانویه هر سال، کنفرانس سه روزه انجمن اقتصاددانان آمریکا برگزار می‌شه

هفته اول ژانویه هر سال، کنفرانس سه روزه انجمن اقتصاددانان آمریکا برگزار می‌شه. چندین هزار اقتصاددان از سراسر آمریکا و همینطور کشورهای دیگه، تو یه شهر جمع می‌شن، چندین هتل مجاور هم رو اجاره می‌کنند، و به ارائه مقالات علمی و مباحثه در مورد اونها می‌پردازند. پارسال حدود ۱۰۰۰ تا مقاله در سه روز ارائه شد.

در این کنفرانس، افراد مختلف، در سن‌های مختلف، و به رنگ، نژاد و ملیت‌های مختلف رو می‌بینید. در موضوعات مختلف اقتصادی، نظرات، تحلیل‌ها، و استدلالهای مختلف می‌شنوید. برخی از نتیجه یک تحقیق دفاع می‌کنند، برخی اون رو نقد می‌کنند.

منتها تمام این چند هزار اندیشمند، به یک زبان منطق و در چارچوب یک علم بحث می‌کنند، علم اقتصاد. در بین این هزار مقاله، اثری از نگاه مکتبی به اقتصاد نمی‌بینید.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

حالا نگاه کنیم به ایران. یک دوجین مکتب اقتصادی داریم. اقتصاد آزاد داریم، اقتصاد لیبرال داریم، اقتصاد مقاومتی داریم، اقتصاد نیاوران داریم، اقتصاد جهادی داریم، اقتصاد جریان اصلی داریم. خب تو این فضا، اونی که ظرف پنج سال اخیر بزرگترین شوک منفی رو به پول ملی کشور وارد کرده، حالا از آب گل آلود استفاده کرده و «فرمولهای تو کتابها» رو مسخره می‌کنه! این همه علم ستیزی برای چی؟

میرید تو دانشگاه، می بینید دانشجوی ارشدی که هنوز طول و عرض علم اقتصاد دستش نیومده، می‌تونه تا صبح براتون در رد نظریات اقتصادی حرف بزنه! اینقدر به درست بودن نظر خودش و اشتباه کردن هزاران اندیشمند سراسر دنیا مطمئنه، که نیازی نمی‌بینه بره بفهمه چرا علم اقتصاد نظری متفاوت با نظر او داره. مصیبت اینکه برخی اساتید کشور چنین رفتارهایی رو تشویق می‌کنند. «تعلق فکری نداشتن به جریان اصلی اقتصاد» تو کشور شده یه برند. آخه این همه علم ستیزی تا کی؟

به اختلاف عملکرد اقتصاد ما با اقتصاد ترکیه، کره، مالزی و کشورهای دیگه در پنجاه سال گذشته نگاه کنید. این حاصل علم ستیزی ماست!

این کشور رو هیچ دشمن خارجی نمیتونه نابود کنه، اما دو ویژگی فرهنگی می‌تونه این کشور رو از درون پوک کنه: دروغگویی و عادی شدنش، در کنار علم‌‌ستیزی و تشویق شدنش.
.