تو پست قبلی نوشتم که دو دسته مسئله پیش روی اقتصاد کشوره: مهم، و اضطراری

تو پست قبلی نوشتم که دو دسته مسئله پیش روی اقتصاد کشوره: مهم، و اضطراری.
مسایل مهم مثل بیماری سرطان هستند. باید برای جراحی کردن‌شون برنامه‌ریزی کرد و آمادگی‌های لازم رو، از آمادگی جسمی گرفته تا آمادگی اتاق عمل، ایجاد کرد.
مسایل اضطراری مثل خونریزی هستند. خونریزی باید سریعا بند بیاد و زخمش پانسمان بشه. به مسایل اضطراری باید اورژانسی رسیدگی کرد.

مسایل مهم اقتصاد، بودجه، بانکداری، بازنشستگی، یارانه، گمرک، و تعارض منافعه.
اما مسئله اضطراری اقتصاد بازار ارزه، مشخصا سمت عرضه بازار ارز. یکی از اقدامات پانسمانی بازار ارز، حذف بازار نیماست.

مگه نیما چه اشکالی داره؟ نیما رو حذف کنیم، بجاش چکار کنیم؟

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

نیمه مرداد قرار شد نرخ نیمایی دیگه ۴۲۰۰ تومن نباشه، بلکه توافقی باشه، منتها فقط صادرکننده و واردکننده مورد تایید وزارت صمت اجازه حضور تو بازار نیما رو داشتند.

توافقی بودن قیمت خوب بود، منتها محدودشدن نیما به واردکننده و صادرکننده از اول محل اشکال بود. پیش از این، دولت بازار آزاد رو یک بازار سیاه اعلام کرده بود. حالا با محدودیت نیما، همون بازار آزاد سیاه، عملاً سکان‌دار اقتصاد می‌شد.

مگه نه اینکه بازار آزاد ارز، کم عمق و کم حجمه، پس چطور می‌تونه سکان اقتصاد رو بدست بگیره؟

اولا دقیقا بخاطر سیاه بودن بازار آزاد، از حجمش اطلاع دقیقی نداریم.
ثانیا قیمت‌های بازار آزاد از هرات و سلیمانیه، تا مشهد و تهران، هماهنگ حرکت می‌کنند. بازاری که در چندین شهر هماهنگ عمل می‌کنه، بازار کوچیکی نیست.
ثالثا قیمت طلا و سکه همواره با نرخ ارز آزاد هماهنگ بوده، نه نرخ ارز نیمایی. بازار طلا و سکه بازار بسیار بزرگیه با گردش مالی روزانه بسیار بالا.
حرکت‌های قیمتی بازار طلا و سکه، بشدت روی رفتار پس‌انداز خانوار اثر می‌ذاره، و این یعنی بازار آزاد ارز داره تعادل بین مصرف و پس‌انداز خانوار رو تعیین می‌کنه.

پس بازار آزاد ارز کم حجم و کم اهمیت نیست. اتفاقا اگه یک بازار کم اهمیت ارز داشته باشیم، بازار نیماست؛ چرا که قیمت‌هاش نه اثری روی قیمت‌های اجناس وارداتی داشته، نه اثری رو بازار طلا و سکه داشته. متعاقبا، نرخ نیما اثری روی رفتار پس‌اندازی خانوار هم نداشته.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

«اما دست کم نرخ‌های نیمایی توافقیه! درسته؟‌»

نرخ‌های نیمایی اونجور که قرار بود توافقی از آب در نیومد. گواه‌ش چیه؟ فلسفه اهمیت دادن علم اقتصاد به قیمت توافقی اینه که عرضه رو با تقاضا مساوی می‌کنه. هر جا عرضه و تقاضا نامساوی بود، یعنی دولت داره در قیمت‌ها مداخله می‌کنه.

- چهارشنبه ۱۱ مهر، تو نیما، ۴۶ میلیون یورو ارز صادراتی فروخته شده، ۵۷ میلیون یورو ارز برای واردات خریده شده.
- سه شنبه ۱۰ مهر، ۱۹۰ میلیون یورو ارز صادراتی فروخته شده، ۴۲ میلیون یورو ارز برای واردات خریده شده.
- دوشنبه ۹ مهر، ۹ میلیون یورو ارز صادراتی، و ۵۲ میلیون یورو ارز برای واردات معامله شده.
- یک‌شنبه ۸ مهر، ۲۲ میلیون ارز صادراتی، ۵۳ میلیون ارز برای واردات.

از وقتی نرخ نیما مثلا توافقی شد، تا الان، هنوز پیش نیومده که عرضه و تقاضا تو نیما مساوی باشند! اختلافشون از کجا تامین می‌شه؟ بنظر میاد دولت داره مداخله می‌کنه و قیمت‌ها هم واقعا توافقی نیستند.


علاوه بر اون، اگه از واردکننده‌ها بپرسید، به شما می‌گن که نرخ ارز نیمایی پتروشیمی با نرخ ارز نیمایی فولاد و مس متفاوته. یعنی نرخ نیما برای مشارکت کننده‌های بازار هم یکسان نیست! چرا؟ فقط شده یک راه دیگه برای توزیع رانت! نگران بودند نکنه یه وقت راه‌های کسب رانت کم بیاد!

❌ بازار ارز عمیق و اصلی ما نیما نیست، بلکه بازار آزاده.
❌ نرخ نیما توافقی نیست.
❌ نرخ نیما حتی یکسان هم نیست!
نتیجتا 👈 بازار نیما باید تعطیل بشه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

بجای نیما، باید یک بازار ارز آزاد داشته باشیم.
یک بازار تک نرخی برای اسکناس، و یک بازار تک نرخی برای حواله هر مقصدی.
علاوه بر بازار ارز نقدی (spot) بازار آتی (future) ارز هم باید داشته باشیم. این یعنی محوریت دادن به بورس در تشکیل بازار ارز، به شکلی که:

- خرید و فروش در بازار ارز بورسی برای همه مجاز باشه.
- در هر لحظه، در هر بازار، قیمت برای همه یکسان باشه.
- دولت مداخله دستوری در قیمت نکنه.
- نقش دولت به market making محدود باشه.

نتیجتا 👈 بازار نیما باید تعطیل بشه و بازارهای نقدی و آتی ارز در بورس ایجاد بشه.
.