در این کلیپ:. بزرگوار درست می‌فرمایند که:. «اقتصاد دانش بسیار پیچیده‌ای هست

در این کلیپ:
https://www.aparat.com/v/4b7gC
💢 بزرگوار درست می‌فرمایند که:
«اقتصاد دانش بسیار پیچیده‌ای هست. اقتصاد کتاب نیست ... فرمول کتاب رو بخونند، امتحان بدهند، و نمره بگیرند، نمی‌شن اقتصاددان ... نه ... اقتصاد خیلی فراز و نشیب داره.»


خب سوال پیش میاد که اگه اقتصاد تو کتاب نیست، پس کجاست؟

با توجه به تشبیهی که اینجا بین اقتصاد و فوتبال رسم کردیم:
https://t.me/Economics_and_Finance/636
- اول باید ببینیم داریم از کدوم بخش علم اقتصاد صحبت می‌کنیم. قوانین فیفا (محدودیتهای بازار)؟ طراحی استادیوم (سیاست‌های توسعه‌ای)؟ یا داوری بازی (سیاستهای رگولاتوری)؟
- دوم، بسراغ صاحب تجربه رفتن، یعنی از تجربه استادیوم‌های موفق، و داورهای با تجربه درس گرفتن.

❇️ یعنی مطالعه کشورهایی که در سیاستهای توسعه‌ای و رگولاتوری موفق بودن. مثلاً ببینیم کشورهای دیگه چه جوری نظام بانکی‌شون رو کنترل می‌کنند که نقدینگی‌شون سالی ۲۵٪ رشد نمی‌کنه.

❇️ علاوه بر تجربه دیگران، باید از تجربه گذشته خودمون هم درس بگیریم. بدین منظور، باید داده جمع‌ آوری کنیم، و بازخورد‌های اقتصادی گذشته رو تحلیل کنیم تا مثلا اشتباه فاحشی مثل سرکوب ارزی رو برای پنجمین بار تو نیم قرن گذشته تکرار نکنیم.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 در ادامه فرمودند: «صاحبان تجربه را هم بیاورید ... با استاد دانشگاه مشورت کنید ... با صادرکننده و واردکننده و بخش خصوصی هم مشورت کنید.»

حتما مشورت امر نکویی‌ست. اما این نباید باعث بشه تخصص‌ها رو با هم قاطی کنیم. تاجر و تولید کننده بخش خصوصی، در بنگاه‌داری متخصصند.

❇️ قاطی کردن بنگاه‌‌داری با علم اقتصاد، مثل قاطی کردن مربی‌گری تیم فوتبال با داوریه. دو تخصص متفاوتند.

وقتی ایشون به وزارت اقتصاد، که وظیفه اصلی‌ش دریافت مالیات و تعرفه گمرکی‌ست، می‌گن با استاد دانشگاه و بخش خصوصی مشورت کنید، مثل اینه که به کسی که مسوول فروش بلیط استادیوم، و اجاره دادن جایگاه‌های ساندویچ فروشیه، بگیم با طراحان قوانین فیفا، و مربی تیم فوتبال هم مشورت کن. این هم قاطی کردن تخصص‌هاست.

البته می‌گن چون وزیر اقتصاد مدیران بانک‌های دولتی رو تعیین می‌کنه، پس وظیفه اصلاح نظام بانکی رو داره.
منتها این حرف مثل اینه که بگیم چون مسوول فروش بلیط استادیوم، تو چند تا از تیم‌های فوتبال هم سرمایه‌گذاری کرده، وظیفه داوری بازی‌شون رو هم داره! ... آخه چه ربطی داره!؟!

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 می‌فرمایند:‌ «باید هم از علم استفاده کنیم، هم از تجربه»

گویی تفاوتی‌ست بین علم و تجربه‌! علم عصاره تجربیات و سعی و خطای بشره، که به شکل مدون مکتوب شده تا بتونیم از تکرار خطاها اجتناب کنیم.

مثلا ۸۰ سال پیش که آمریکایی‌ها در چاله توطئه پانزی افتادند، تجربه اون رو مکتوب کردند. اگه ما از علم حاصل از اون تجربه استفاده کرده بودیم، امروز نظام بانکی‌مون در این چاه عمیق توطئه پانزی فرو نرفته بود.

❇️ علم، مدون شده و مکتوب شده تجربیاته!

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 می‌فرمایند: «اون بابایی که زحمت کشیده از یک مغازه امروز رسیده به یک بنگاه بزرگ تولیدی که نرفته واحدهای اقتصاد رو بگذرونه که، تجربه کسب کرده، یاد گرفته چکار بکنه»

بله ایشون یاد گرفته که چطوری یک بنگاه بزرگ رو مدیریت کنه. چه ربطی داره به علم اقتصاد! مگه هر کس مربی‌ فوتبال خوبی بود، لزوما داور خوبی هم می‌شه؟! به همین ترتیب، یک مدیر موفق، لزوما سیاست‌گذار اقتصادی خوبی نیست، و بر عکس. دو تخصص متفاوتند.

از دید کسی که به ظرایف فوتبال مسلط نیست، بازیکن، مربی، و داور فرق چندانی ندارند. در سطح یه بازی گل‌کوچیک ته کوچه هم واقعا تخصص‌های متفاوتی لازم ندارند. اما در سطح فوتبال حرفه‌ای، هر کدوم از اینها برای خودشون تخصصی هستند.

❇️ در سطح اقتصاد یک مملکت هم، دانش مدیریت، علم اقتصاد، و فاینانس، سه تخصص متفاوتند، اگر چه هر سه در یک زمین بازی متجلی می‌شن.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

💢 خطاب به وزیر اقتصاد می‌فرمایند:
«بالاترین وظیفه‌‌ت بانکه».
https://www.aparat.com/v/BiGjI
اون نهادی که اختیار قانونی داوری در امور بانکی رو داره، و لباس داوری نظام بانکداری به قامتش دوخته شده، بانک مرکزی‌ست. اصلاح امور بانکها رو وظیفه وزارت اقتصاد دونستن، مثل اینه که به مسوول فروش بلیط استادیوم حکم کنیم که برو