بزنگاه اصلاحات و رهبر اصلاحات اقتصادی ترکیه

بزنگاه اصلاحات و رهبر اصلاحات اقتصادی ترکیه

اقتصاد ترکیه در دهه ۹۰ میلادی با دشواری‌های زیادی روبرو شد و بحران های مختلف اثرات بدی بر عملکرد اقتصاد ترکیه گذاشت. یکی از مهم‌ترین دلایل این ضعف نبود انگیزه‌ی سیاسی لازم برای اجرای اصلاحات عمیق ساختاری بود. در این دوره مدیریت اقتصادی ترکیه بیشتر به یک مدیریت انفعالی تبدیل شده بود بدین صورت که اجرای دقیق اصلاحات و سیاست‌های لازم به صورت موقتی تا پدیدار شدن اولین نشانه‌های امید دنبال می‌شد و پس از آن اصلاحات در عمل پیشرفت جدی نمی‌کرد. علاوه بر این دولت‌ها عمدتا سعی می‌کردند در دوران مسئولیت خود کج‌دار و مریز با شرایط مدارا کنند به طوری که تا پیش از بحران ۲۰۰۱ بیش از ۲۰ بار به صندوق بین المللی پول برای حل موقت مشکلات خود مراجعه کرده بودند اما هیچ کدام از ین کمک‌ها را محملی برای اصلاحات عمیق و اساسی قرار نداده بودند.

📝کمال درویش و اصلاحات اقتصادی ترکیه
نهایتا در سال ۲۰۰۱ یک کشمکش سیاسی بین مقامات ارشد باعث بروز اختلافات در سطح قوه‌ی مجریه شد و با بروز بی اعتمادی در اقتصاد، سرمایه‌گذاران بین المللی که در دارایی‌های مالی ترکیه سرمایه‌گذاری کرده بودند تصمیم گرفتند سرمایه‌های خود را از کشور خارج کنند. در بحران ۲۰۰۱ شرایط اقتصادی ترکیه بسیار وخیم شد و بدهی‌های بخش دولتی ناشی از تضمینی که به صورت صریح نسبت به سپرده‌های بانکی داده بود به شدت افزایش یافت.
در این شرایط کمال درویش که یک فرد با سابقه در بانک جهانی بود از سوی دولت وقت پیشنهادهایی برای پذیرفتن ریاست بانک مرکزی دریافت کرد. یکی از خوش شانسی‌های اقتصاد ترکیه این بود که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی پس از مشکلات عدیده‌ای که در حل و فصل بحران های دهه ۹۰ ‐از مکزیک گرفته تا کشورهای شوروی سابق، شرق آسیا و روسیه‐ با آن‌ها روبرو شده بودند اکنون برخی رویکردهای نامناسب خود را اصلاح کرده و به یک بلوغ نسبی در مدیریت بحران رسیده بودند. در این دهه کمال درویش هم این شانس را داشت تا بسیاری از این درس‌ها را از نزدیک مشاهده کند.
نهایتا کمال درویش با توجه به درکی که از اختیارات مقامات دولتی داشت وزارت خزانه‌داری را پذیرفت و در این دوران با توجه به اجماع ایجاد شده ۱۸ قانون را در مدت ۵ ماه اصلاح کرد. به تعبیر کمال درویش اصلاحات اقتصادی ترکیه می‌بایست اقتصاد ترکیه را از یک اقتصاد رانتی به یک اقتصاد رقابتی و کارا تبدیل کند. یکی از نکات جالب نگاه وی در این دوران علی رغم محدودیت‌های فراوانی که با آن‌ها روبه رو بود تعامل سازنده‌ او با کارگران بود چراکه معتقد بود این افراد نباید هزینه‌ی ناکارآمدی‌هایی را بپردازند که مسئول آن نبوده‌اند. در نتیجه‌ی این اصلاحات اقتصای در ترکیه بسیاری از ضعف‌های اقتصاد ترکیه از بین رفت و عملکرد اقتصاد ترکیه بهبود پیدا کرد

📝رهبر اصلاحات اقتصادی در ایران
ایران نیز نیازمند جراحی‌های عمیق اقتصادی است و تنها کسی می‌تواند مجری این اصلاحات باشد که ساختارهای معیوب را عمیقا بشناسد و برنامه‌های دقیق و توان کافی برای اجرای این اصلاحات داشته باشد.

https://telegram.me/Economics_Cafe