🌎 اهریمن چین و فرشته آمریکا:. توسعه شگرف چین مرهون دزدی و لطف آمریکاست، نه سخت‌کوشی چینی

🌎 اهریمن چین و فرشته آمریکا:
توسعه شگرف چین مرهون دزدی و لطف آمریکاست، نه سخت‌کوشی چینی
(بخش اول)

✍ توماس فریدمن
(فریدمن تاکنون سه بار برنده جایزه ادبی پولیتزر شده است)
🔹منبع: نیویورک‌تایمز

🌿 زمانی با چینی ها راجع به جنگ تجاری دولت ترامپ با کشورشان صحبت می کردیم و از آنها پرسش می شود که آیا از نظر آنها این یک ایجاد تعادل جدید در روابط تجاری دو کشور است و یا جلوگیری از اعتلا و ظهور چین است که البته تا حدودی هم پهلوان پنبه بازی در آوردن است. چینی ها در پاسخ می‌گویند: "شما آمریکایی ها ۱۰ سال دیر آمده اید. ما دیگر اینقدر بزرگ شده ایم که دیگر نمی توان ما را از میدان به در کرد".

🌿 وقتی با ژاپنی ها راجع به این جنگ تجاری صحبت می شود آنها قدرشناس اند و می‌گویند:"خداوند را شکر گذاریم که ترامپ را برای ما رساند. بالاخره رئیس جمهوری در آمریکا روی کار آمد که به خوبی تهدید چین را درک می کند". ژاپنی ها دلواپس‌اند و می‌گویند: "لطفا مراقب باشید. بیش از حد چین را تا هر کجا که شما را می برد همراهی نکنید".

🌿 وقتی با متحدان زیرک و هوشمند اروپایی راجع به این جنگ تجاری صحبت می شود؛ آنها با سردرگمی می گویند: "پسر، چینی ها مشکل اصلی شان ضعف هوش است. آنها کلیدی ندارند که بفهمند چقدر هم دمکراتها و هم جمهوریخواهان و هم اروپاییان همگی از ته دل می‌خواهند که ترامپ چکش را در گفت‌وگوهای تجاری بر سر چینی ها بکوبد.اما لطفا؛ خواهش می کنم یک جنگ سرد دیگر را این بار با چین شروع نکنید. ما همه مجبور خواهیم بود طرف یکی را بگیریم".

🌿اما از نظر خود شخص من ؛ من به همه مخاطبان چینی و ژاپنی ام می‌گویم:"من شخصا از این بابت که ترامپ دارد با چین برخورد می کند چون موانعی را ایجاد کرده است و جلوی دسترسی به بازارهایش را گرفته است؛ خوشحالم". اینها همه حقایق اند، نه یک عدم تعادل متقابل تجاری. خیلی هم برای انجامشان دیر شده است. اما تجارت مقوله ای نیست که حاصل جمعش صفر باشد. چین امکان اعتلا و خیزش را دارد. همزمان؛ ما هم داریم. این وضعیت یکنواخت و ثابت ۴۰ سال گذشته بوده است. می‌شد که ما ساکت بمانیم. اگر چین همانطور که خودش دلش می خواهد دسترسی به بازارهای آمریکا داشته باشد؛ اجازه می داد که تولیدکنندگان و سازندگان آمریکایی هم امکان دسترسی به بازارهای چین را پیدا می کردند، ما هم دیگر صدایمان در نمی آمد.

🌿امروز وقت آن است که پیوندهای اقتصادی آمریکا - چین را دوباره با نظم و قاعده ای جدید تنظیم کنیم. اهمیت موضوع برای آمریکا آنقدر زیاد است که ارزش آن معادل اهمیت مهار شوروی در ۷۰ سال پیش است. آمریکا مطلقا دلش نمی خواهد تا ابد سرگرم مهار چین باشد. برای آنکه یک چنین روندی اتفاق نیفتد؛ هر دو کشور لازم است هشیار و البته شریف باشند. و نیز بنشینند و خوب بررسی کنند ببیند چه شد که هردو به اینجا رسیدند. چین، باید قدری از این تکبر خود فرو بیاید و فروتنانه اعتراف کند، چطور شد که اقتصادش اینقدر سریع ترقی کرد و به این مرز از اعتلا رسید. ترامپ، هم باید قدری باریک بین باشد و بررسی کند ببیند آمریکا چطور شد که از سالیان دراز پیش یک دفعه رو آمد و اینقدر قوی شد. فرمول موفقیت چین سه رکن دارد.

1⃣ رکن اول؛ سخت کوشی است. و؛ سربلندی دیر هنگام. پس انداز خیلی زیاد. سرمایه گذاری های هوشمندانه در زیرساختها و آموزش و پرورش و تحقیقات؛ و یک نظام 'داروینی' از نظام سرمایه داری . در نظام سرمایه داری جنگلی چین، ۳۰ شرکت شاغل در یک تجارت مشابه ظهور می کنند و با هم رقابت می کنند تا ببیند کدامیک مرد اول برنده می شود و پشتیبانی دولت را می برد و می رود تا جهانی بشوند. این نظام مملو از نوآوری است و یک سری شرکت های بزرگ جهانی را به دنیا عرضه کرد از قبیل: شرکت های 'علی بابا'، تنجنت. همه این موفقیت ها در زیر سایه یک حکومت استبدادی مطلقه بدست آمد که اینترنت را بشدت سانسور می کند و آزادی مطبوعات را هم بشدت سلب می کند.

2⃣ رکن دوم؛ خیانت به قوانین 'سازمان تجارت جهانی'؛ انتقال به زور تکنولوژی، سرقت مالکیت معنوی دیگران، ضوابط و مقررات تجاری غیر متقابل و نیز؛ پشتیبانی قوی دولت از برندگان هم رقابت های داروینی و هم صنایع دولتی بی کفایت است.

3⃣ رکن سوم؛ که چین هیچگاه به آن اعتراف نکرده است؛ یک 'سیستم تجاری با ثبات جهانی' است که سیاستمداران آمریکا آن را ساخته اند و نیروی دریایی آمریکا هم پاسدار و نگاهبان حریم آن است.

👇ادامه در بخش دوم👇