❇️ در باب تلگرام و باقی

❇️ در باب تلگرام و باقی

"منظره میدان جنگ پس از نبرد باورکردنی نبود، هزارها کشته همچنان سرپا بودند و تل کشته ها که روی هم تلنبار شده بودند مثل پشت بند دیوار آنها را در هوا نگه می داشت... تل کشتگان را رگبار مسلسل درو کرده بود. فرماندهان ارتش ها تجربه تیربار نداشتند و متعلق به عصر تفنگ های سرپر، تک تیر یا خشابی بودند. در برابر چنین تفنگ هایی سربازان مهاجم اگر سریع می دویدند بخت این را داشتند که شمشیر به دست بر سر نفرات دشمن فرود آیند، اینک گلوله توپ های جدید و تیربارها چنان پیاپی و تنگ هم می بارید که به دیواری از تگرگ سرب و فولاد و آتش می ماند و احتمال اینکه حتی به یک وجب از زمین طی چند دقیقه پیاپی تیر یا ترکشی اصابت نکند ناچیز بود ...

جایی که مسلسل را فقط پس از درو شدن ده ها هزار نفر با کت آبی و کلاه و شلوار قرمز (لباس رسمی ارتش فرانسه) جدی بگیرند تعجبی ندارد که هواپیما را اصلا جدی نگیرند، وقتی پیشنهاد استفاده از هواپیما به عنوان سلاح تهاجمی و ایجاد نیروی هوایی را دادند، ژنرال فردینان فوش، رئیس و استاد استراتژی مدرسه عالی جنگ، گفت: "اینها مال ورزش است، برای استفاده ارتش، هواپیما صفر است ...

جنگ جهانی اول فاجعه ای بود در استفاده از فناوری قرن بیستم با طرز فکر و تاکتیک های قرن نوزدهم و حتی پیش از آن. ابزار مدرن بود، آدم ها قدیمی بودند... استراتژیست هایی که نه تنها ایمان داشتند نظریه های دو قرن پیش درباره هنر جنگ همچنان معتبر است، بلکه فیل به میدان آوردن در نبرد با رومیان را سرمشقی ابدی می دانستند..."

آنچه آمد بخشی از مقدمه کتاب ها توپ های ماه اوت نوشته باربارا تاکمن ترجمه محمد قائد است، در چند روز اخیر که صحبت های رسمی از فیلترینگ تلگرام را می خواندم، دیدم می توان کم وبیش همین مضمون را برای ما هم به کار برد، کسانی همچنان فکر می کنند در قرن 21 اگر چیزی را زیاد تکرار کنند تبدیل به واقعیت می شود، یکی در برنامه رسمی از این گله می کند که فناوری جدید باعث می شود آنها که در آژانس املاک و مانند آن مشغولند از کار بیکار شوند! در جایی دیگر گفته می شود که فلان کشورهای اروپایی هم به فکر سامان دادن به شبکه های اجتماعی افتاده اند و چین چقدر در این زمینه "پیشرو" بوده است و ...

متاسفانه خیلی ها هنوز متوجه نیستند حکومت داری در جامعه شبکه ای چیزی به کلی متفاوت از دوره ناصرالدین شاه است، هنوز متوجه نیستند در ممالک مترقی وقتی طرف حرف از بازنگری در شبکه های اجتماعی می زند، قضیه با صحاری خاورمیانه متفاوت است. آنجا هزاران روشنفکر و اهل فن سالها به "حریم شخصی" و "حق ناشناس بودن" و "آزادی بیان" و مانند آن پرداخته اند (یک نمونه رسمی قانون حریم شخصی 1974 امریکا) و خوبیت ندارد اینجا ما همین حرف ها را تکرار کنیم و فکر کنیم رعایا هم باور می کنند. در دنیای متمدن در مواردی که به زیر آبی رفتن و سوء استفاده از اعتماد مردم مربوط می شود، بدون حضور دولت جامعه واکنشی جدی نشان می دهد، به تازگی فیس بوک در فقره ای مشابه ارزش سهام فیس بوک 58 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد و رسانه ها آبرو برای این غول تکنولوژی باقی نگذاشتند، در حوالی ما البته اوضاع متفاوت است.

خیلی ها معتقدند شبکه های اجتماعی بر اساسی مدل لیبرال و آزاد از اجتماعات به وجود آمده اند، منطق حاکم بر آنها به کلی متفاوت است، دوران فیلتر کردن و محدودسازی گذشته است. می دانیم که برای اکثریتی از افراد به شدت مهم است که دیگران از چیزی که برایشان شخصی و محرمانه تلقی می شوند باخبر نشوند؛ برای خیلی ها مهم است که با هویتی متفاوت از آنچه در واقعیت هستند در فضای مجازی حضور پیدا کنند، برای خیلی ها مهم هست اطمینان پیدا کنند کسی به بهانه هایی مثل امنیت و مانند آن نتواند آنها را محدود کند و چیزی به نام قانون هست که می توانند به اجرای آن اطمینان داشته باشند و ... اینها را باید پاسخ دهیم که البته نتوانسته ایم.

یک پیشنهاد خوب اینست به جای پاک کردن صورت مسئله با نگاهی تازه به آن بنگریم، باور کنیم تکنیک "شرایط حساس کنونی و ضرورت همکاری همه جانبه مردم فهیم برای مقابله با اجانب" زیادی زنگ زده شده است و "کشتیبان را سیاستی دگر باید" و وقتش رسیده است که جوانترهای آشنا با دنیای جدید پای کار بیایند، والله اعلم.
راهبرد

@eghtesadegolestan