❇️نظریه جدید پولی: مدرن یا ارتجاعی؟

❇️نظریه جدید پولی: مدرن یا ارتجاعی؟

به‌نظر می‌رسد آنچه این روزها تحت عنوان نظریه پولی مدرن در ایالات‌متحده آمریکا مطرح شده در حقیقت چیزی جز توجیهی برای سیاست‌های چپگرایانه پوپولیستی نباشد. هیچ سخن جدیدی در این نظریه به اصطلاح مدرن وجود ندارد، اتفاقا کل آن نوعی بازگشت (ارتجاع) به‌نظریه خام‌اندیشانه کینزی است.

مشاوران اقتصادی برنی سندرز، کاندیدای جناح چپ حزب دموکرات، به‌منظور جا انداختن وعده‌های بلندپروازانه و پرهزینه وی درخصوص سیاست‌های زیست‌محیطی و بهداشت همگانی، در توجیه اقتصادی منابع تامین مالی آنها به این «نظریه پولی مدرن» متوسل شده‌اند. هسته مرکزی این نظریه «مدرن» تاکید بر بدون پشتوانه بودن پول است و اینکه پول پدیده‌ای صرفا دولتی است و سخن گفتن از تبدیل‌پذیری پول یا پول پایه طلا حرف‌های کهنه و از مد افتاده است.

مدعیان نظریه پولی مدرن می‌گویند دولت می‌تواند تا آنجا که ضرورت اشتغال کامل ایجاب می‌کند، اقدام به چاپ پول کند و نگران بودجه متوازن و افزایش بدهی‌های انباشته دولت نباشد؛ چون نهایتا دولت به خودش بدهکار می‌شود. این‌گونه داوری درباره پول در تضاد با تفکرات برجسته‌ترین اقتصاددانان پولی و مسوولان نظام پولی در جریان اصلی علم اقتصاد است.

مدافعان نظریه پولی مدرن می‌گویند به‌دنبال اشتغال کامل با حفظ ثبات قیمت‌ها هستند. اما تجربه سیاست‌های کینزی در دهه ۱۹۷۰ میلادی در غرب و دیگر کشورها نشان داد این خیال خامی بیش نیست؛ یک‌بار که روند تورمی به‌دلیل اجرای سیاست‌های انبساطی راه بیفتد دیگر نمی‌توان آن را متوقف کرد مگر با اجرای سیاست‌های انقباضی که موجب رکود و بیکاری می‌شود.

آلن گرینسپن که سال‌های طولانی رئیس بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) بود همیشه تاکید می‌کرد که بهترین نظام پولی آن است که بتواند سیستم پایه طلا را شبیه سازی کند. و مروین کینگ رئیس سابق بانک مرکزی بریتانیا (بانک انگلستان) در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳، در کتابی که اخیرا منتشر کرده است، بانکداری ذخیره کسری و بانکداری مرکزی پشتیبان آن را مخاطره‌آمیز می‌داند و توصیه می‌کند که بانک مرکزی به جای وام‌دهنده در آخرین وهله نقش وام‌دهنده گروبردار را به عهده بگیرد. یعنی نگرانی کینگ هم خلق پول بدون پشتوانه است که او از آن به کیمیاگری تعبیر می‌کند.

به احتمال زیاد می‌توان گفت نظریه پولی مدرن در محافل آکادمیک غربی و بدنه کارشناسی با اقبال مواجه نخواهد شد و احتمال اجرای آن در کشورهای پیشرفته چندان زیاد نیست. اما باید مراقب تاثیر مخرب این‌گونه نظریات در کشور خودمان باشیم که تبلیغ و ترویج آن، نتیجه‌ای مشابه ضرب‌المثل دادن تیغ به دست زنگی مست خواهد داشت.
دکتر موسی غنی‌نژاد

کانال ایده های سرمایه گذاری و تجارت؛
T.me/Geconomy