SPORADIC:. گاه و بیگاه، غیر مداوم، تک و توک.. ________________

SPORADIC:
گاه و بیگاه، غیر مداوم، تک و توک
@Generalenglish
________________
Occasional, infrequent, irregular (نامنظم), not constant, happening from time to time, occurring in a scattered (پراکنده) or random way.
________________
A business venture may have sporadic success.
یه سرمایه گذاری اقتصادی جدید ممکنه موفقیت لحظه ای داشته باشه.
A gambler's luck may be sporadic.
خوش شانسی یه قمارباز ممکنه موقتی باشه.
Sporadic crimes are crimes scattered throughout a city or
neighborhood.
جرایم پراکنده همان جرایمی هستند که در در سطح شهر و محله های مجاور گاه و بیگاه پراکنده هستند.
Sporadic outbreaks of a disease in the population are
occasional, isolated outbreaks.
شیوع پراکنده بیماری در میان جمعیت، مقطعی و با شانس پایین تکرار هستند.
Antonyms of sporadic include constant, incessant (in-SES-int), and unremitting.
@Generalenglish
متضادهای sporadic شامل constant (پایدار و مداوم)، incessant (پی در پی) و unremitting (دائمی و مداوم) هستند.

#لغت
#زبان_عمومی
#زبان_زیر_ذره_بین

صفتی با 2 بار تکرار در کنکور به معنای <<اتفاقی که همیشگی نیست...>>

یادگیری #لغات به همراه فایل صوتی در کانال @Generalenglish