آیا فروش «سکه و ارز» از سوی بانک مرکزی در بازار، نقدینگی را در اقتصاد محو میکند؟

آیا فروش "سکه و ارز" از سوی بانک مرکزی در بازار، نقدینگی را در اقتصاد محو میکند؟

طی یکسال اخیر فروش سکه بصورت رسمی و فروش غیررسمی ارز در بازار از سوی سیاستگذار پولی به منظور "کنترل قیمت" و "جمع آوری نقدینگی" صورت پذیرفته است.

در ابتدای بحث باید اذعان نمود در شرائط فعلی اقتصاد ایران، حجم سپرده های بانکی (پول مخلوق بانکها ) متناسب با حجم ذخائر پایه پولی (پول مخلوق بانک مرکزی) نیست. همین امر سبب گردیده تا هنگام تبادلات بین بانکی، بانکها دچار کسری شده و بطور مداوم اضافه برداشت در سیستم بانکی افزایش یابد.

از سویی قصد سیاستگذار از فروش دارایی های خارجی علاوه بر کنترل قیمت ها، جمع آوری نقدینگی از بازار و در نتیجه کاهش فشار پرداخت "سود سپرده" به بانکها بود. به نظر هم میرسید با "محو"سپرده، فشار پرداخت سود کمی از روی دوش بانکها برداشته شود که این قضیه جنبه "مثبت" این سیاست است.

اما باید اذعان نمود که با این مکانیزم و بستن سپرده از سوی مشتریان جهت خرید ارز و سکه، بانک عامل مجبور است ذخایر پایه پولی مربوط به آن را به بانک مرکزی تحویل دهد که به معنای کسری بیشتر ذخایر در بازار بین بانکی است که مدتهاست با تنگنای مالی روبه روست.

نتیجه اینکه، با فروش سکه، ذخایر یا پایه پولیِ کاهش یافته با ذخایر جایگزین از طریق برداشت گران قیمت از بانک مرکزی جبران شده و همزمان هم نقدینگی متناظر آن هم شکل می گیرد و هم تامین مالی برای بانکها گرانتر میشود که جنبه "منفی" این مکانیزم است.

این بدان معنی است که فروش سکه نقدینگی را کاهش نمی دهد؛ در سمت دارایی های بانک مرکزی، بدهی بانکها جایگزین طلا می شود و پایه پولی ثابت می ماند.

نتیجه آنکه :
1. حجم پایه پولی ثبت مانده اما برای بانکها گرانتر است.
2. برآیند جنبه مثبت و جنبه منفی این سیاست به نظر میرسد به سمت افزایش هزینه تامین مالی بانکها باشد.

عباس دادجوی توکلی

@interestratemoney