✅ گفتگوی ایسنا با دکتر: به چارچوبی برای تولید ثروت نیازمندیم؛ دکترین امنیت ملی داریم ولی دکترین سیاست خارجی نداریم

✅ گفتگوی ایسنا با دکتر #سریع_القلم: به چارچوبی برای تولید ثروت نیازمندیم؛ دکترین امنیت ملی داریم ولی دکترین سیاست خارجی نداریم

بخش (4)

🔷 شما برخی ویژگی‌های فرهنگی ایرانیان را ضدتوسعه می‌دانید. با توجه به اینکه این ویژگی‌ها در طول سده‌های گذشته ایجاد شده است، چگونه می‌توان آنها را در کوتاه‌مدت اصلاح کرد؟ آیا فقط ویژگی‌های فرهنگی ما ضدتوسعه است؟ یا ما مشکل ساختاری هم داریم؟

ویژگی‌هایی که از آنها یاد شد، مانند خود محوری، خود بزرگ‌بینی، عدم همکاری با دیگران، حذف دیگران، کوتاه بودن افق کار، منصف نبودن و غیره عموما معلول هستند. طبعا نه علل هستند و نه حالت ژنتیک دارند. آنقدر در تاریخ رفتاری حضور و دوام داشته‌اند که بعضی،از آنها به عنوان ویژگی‌های ژنتیک نام می برند. این ویژگی‌ها قابل اصلاح هستند مشروط به اینکه ساختارهایی به وجود آیند که افراد نیازی به این گونه رفتارها نداشته باشند. ساختار در دو واژه قابل خلاصه است: رقابت و شایسته‌سالاری. در جامعه‌ای که این دو عنصر ساختاری وجود داشته باشد افراد می‌آموزند که باید زحمت بکشند و رشد کنند و نیازی به حذف و تخریب و تملق ندارند زیرا آنها کاربرد ندارند. در کشورهای در حال توسعه، بعضا اشخاصی در جایگاه مهمی قرار می‌گیرند که شایستگی آن را ندارند و عموما با روش ارادت، تملق و اطاعت است. یا افرادی ثروتمند می‌شوند از طریق رانت. دیگران هم می‌آموزند و به کلیت جامعه تسری پیدا می کند. اگر رشد تابع رقابت، زحمت، مراتب و شایسته سالاری باشد، این خصلت‌ها خود به خود به حاشیه می‌روند.

🔷 شما اشاره کرده‌اید که ما به یک استراتژی ملی برای توسعه اقتصادی و تولید ثروت نیازمندیم. راهکار شما برای تولید ثروت ملی چیست؟

هر کشوری محتاج یک چارچوب کلان است که مورد اجماع تمام جریان‌های سیاسی، گروه‌های مرجع، بخش خصوصی و آحاد مردم باشد. این جهت‌گیری کلیدی است. اگر این استراتژی میان مدت و دراز مدت وجود نداشته باشد، نمی‌توان رشد کرد. نوسانات فراوان، فراز و نشیب‌های بسیار در سیاست‌گذاری برای رشد مضر هستند. در سطح جهانی، اصول کلی این استراتژی در حدی روشن است که قابلیت گوگل شدن را دارند: ورود در اقتصاد بین‌الملل(مانند اقتصاد چین)، تعیین مزیت نسبی(مانند صنعت خودرو کره جنوبی)، نظام بانکداری کارآمد و شفاف(مانند #سنگاپور)، آزادی فعالیت اقتصادی (مانند #مالزی)، تخصصی شدن تولید (مانند #برزیل)، تسهیل فعالیت اقتصادی (مانند ترکیه) و سیاست خارجی در خدمت توسعه ملی (مانند #هند)

🔷 شما معتقدید که در هیچ جای دنیا کشوری سراغ نداریم که بدون تولید ثروت، بدون ممتاز کردن بخش خصوصی، بدون دور کردن دولت از مسائل اشتغال و توسعه اقتصادی سراغ آزادی سیاسی رفته باشد. چرا بخش خصوصی برای نقش‌آفرینی در اقتصاد ایران مردد است؟ وقتی بخش خصوصی سهم زیادی در اقتصاد ندارد، دولت چگونه باید به مطالبه ایجاد اشتغال جامعه پاسخ بدهد؟

به خاطر درآمد نفت و دولت رانتیر در #ایران، بخش خصوصی آنچنان که باید و شاید رشد نکرده است. البته در نروژ هم درآمد نفت بوده ولی دولت رانتیر شکل نگرفته است بنابراین، جایگاه بخش خصوصی تابع جهت‌گیری‌ها در تصمیم سازی‌ها و سیاست گذاری‌های حکومت (State) و دولت (Government) است. با توجه به جمعیت قابل توجه ایران اتفاقا بخش خصوصی فرصت‌های فراوانی برای عرضه کالا و خدمات و اشتغال‌زایی دارد. دهه 1340 دوره طلایی بخش خصوصی ایران است چون هم قوانین و سیاست‌ها به نفع آنها بود و هم سیستم بانکداری و روابط خارجی. اگر بخش خصوصی در صنایع خدماتی به فرصت عرضه در بازارهای منطقه‌ای و جهانی داشته باشد موفق‌تر عمل خواهد کرد، مانند صنعت الکترونیک #ژاپن، پوشاک #ترکیه، کشتی سازی #کره_جنوبی، کفش برزیل، معدن #آفریقای_جنوبی. به نظرم بخش خصوصی در ایران خیلی جدی گرفته نمی‌شود چون قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی تفکیک نشده است.

https://media.isna.ir/content/vahdati-13-14.jpg/3